از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

در میان سیلاب

انسانهای گرفتار در سیلاب را میبینم

اشکم روان میشود

شاید دچار افسرده خویی شده باشم

شاید هم افسرده خو بودم

اشکم روان است

شب و روز ندارد

دست خودم نیست

یاد جنگ می اید بسراغم

انگار کاری که صدام نتوانست با سوسنگرد کند

قرار است اب بکند

همان ابی که مایه ی حیات است

اگر نتیجه بیتدبیری باشد ، چه؟

آه از ان ساعتی که با تن چاک چاک

نهاده ان تشنه لب صورت خود روی خاک

نظرات 1 + ارسال نظر
مرد خاکستری شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 11:12 ب.ظ

ما افسرده زیستان عالمیم کلا!

افسرده زیست!!!جالبه ادم یاد دوزیست میافته ادما دو دسته ان یکدسته که روی اتفاقات پیرامونی دقت دارن و یک عده که روی اتفاقات پیرامون و حتی احوال خودشون دقت ندارن. این دسته دوم به دسته اول میگن افسرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد