-
لاغر مردنی
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 18:17
شنیدم که بهش می گفت: تا چند وقت دیگه ناپدید می شی... یکی دیگه بهش پیشنهاد می داد که بره خودشو برا واحد اسکلت شناسی معرفی کنه...استخدام رو شاخش... آخه تو چرا اینقدر لاغری... skinny ...پوست و استخون...البته ببخشید که ما به جرم توده بدنی شما هم کار داریم... sorry می گه:آخه غذا از گلوم پایین نمی ره...وقتی یاد یه چیزایی می...
-
احساس
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 18:07
احساسم سکوت اختیار کرده است... همه حساب عقل و احساس را از هم تفکیک کرده و... و کفه ی عقل را سنگین تر می پندارند... اما من به احساسم بیشتر از عقلم ایمان دارم... واحسرتا.... احساسم سکوت کرده است... خفته است... گویی مرا ترک کرده و به عقل واگذار... کسی بیاید و این عقل را از من برباید... آن را با خرده ای احساس معاوضه خواهم...
-
غذا سوخت
شنبه 13 تیرماه سال 1388 10:08
غذا سوخت و غر و لند آن بر دهان مبارک همسر مهربان خشکید اما خجلت آن بر چهره ی بانوی خانه همچنان باقی آخه آقای محترم یعنی موقعیت استراتژیک شکم اونقدر زیاد که بخاطر شکم حاضری همسرتو سایه سرتو شرمگین ببینی کارد بخوره تو اون شکم
-
ضعیفه(۸)
جمعه 12 تیرماه سال 1388 19:48
گفت : کاش خدا زنان را همانند مردان قوی می آفرید عضلانی با ماهیچه های قوی که دیگر هیچ مردی جرات نکند بر روی هیچ کسی دست بلند کند . تا دیگر هیچ زنی بازیچه ی امیال هیچ مردی نگردد ... تا هر زنی بتواند به عنوان یک زن زندگی کند .... تا هیچ زنی سرخورده و کتک خورده در جستجوی مرگ آه نکشد .... تا هیچ پیام بازرگانی پخش نشود که...
-
گمشدگان(لاست)
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 20:28
پارسال که تب لاست دوست گرامیمان را بد جوری می سوزاند و بس که رفته بود در مغازه پرسیده بود آقا سری جدید لاست اومد یا نه دیگه روش نمی شد بره و هر روز یکی از ماها رو برمی داشت می برد که بپرسیم...من هی نصیحتش می کردم بچه جون لاست چیه دیگه بدرد دنیات می خوره یا آخرتت...خلاصه نمی دانستیم لاست چیست.... تا چند وقت پیش که در...
-
ای امان(۱)
چهارشنبه 10 تیرماه سال 1388 09:19
رفته بودم توی یه سایتی دیدم جزو لینکاش یه لینک داره: کمک به خرید جهیزیه برای دختران دم بخت. منم که اعصاب درست و حسابی ندارم....باز اعصابم ریخت بهم...من نمی دونم کدوم خدا خیر نداده ای اومد و مد کرد برا خودش که دختر باید جهیزیه بده...حالا هم به جای اینکه گاماس گاماس برن تا این رسم بی معنیو براندازی کنند هی تو آتیشش هیزم...
-
بنی بشر(۱)
سهشنبه 9 تیرماه سال 1388 10:42
همش دنبال این که برا کاراش از یکی نظر بگیره... که اگه یه وقتی کارش خراب شد بیاد یقه ی طرفو بگیره بگه تو گفتی!.. چه سماجتی هم داره اونقدر می گه که دیوونت کنه... و بالاخره یه چیزی بگی که از دستش خلاص شی... خجالت بکش دیگه بزرگ شدی هنوز یاد نگرفتی خودت تصمیم بگیری... بچه موندنم حدی داره والا!
-
بهشت
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 16:30
یه روزگاری یه روز عصر نشسته بودیم داشتیم میم مثل مادر نگاه می کردیم...اون وسط آدم بزرگا یه بچه ی هشت ساله هم بود...هی می گفت خسته شدم...این چیه نگاه می کنید...این پسر خل و شل چیه دیگه...بس کنید دیگه...هی به جون ما نغ می زد و ما هم هی سرکوبش می کردیم...آخرش که شد...گفت خوب حالا که یعنی چی؟ آخرش چی شد؟....گفتیم هیچی...
-
اصلاح الگوی مصرف دل(۴)
یکشنبه 7 تیرماه سال 1388 14:40
می گم: بچه جون...مگه عمرتو از سر راه آوردی که وقتتو اعصابتو پول باباتو می زاری پای دوست دختر؟... اونم از نوع خیابونیش... می گه: مگه من دل ندارم... بمیرم برا اون دل بیچارت که با چه چیزایی باید سروکار داشته باشه...آخه این جوری که دیگه دل برات نمی مونه... عزیزکم...
-
تنهایی(۴)
شنبه 6 تیرماه سال 1388 09:57
می گه تنهام... می گم: مگه تو مادر نداری؟ پدر نداری؟ خواهر نداری؟ مگه دانشگاه نمی ری؟.... این همه دوست داری؟... کلاس بدنسازی می ری.... باز تنهایی؟ می گه :آره...باز تنهام.... ای امان از این تنهایی! بهش گفتم: بزار ببینم...نماز می خونی؟ گفت:راستشو بگم... گفتم:چرا نمی خونی؟ گفت:تنبلی می کنم... آخه بچه جان یعنی نماز خوندن...
-
شب آرزوها
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 23:03
خوب...امشب شب آرزوهاست...جا داره از آقای فرزاد حسنی تشکر کنیم...که وجود چنین شبی ر و به ملت یاداوری کرد... آقای حسنی ممنون اما چه آرزویی باید کرد؟... آرزویی فراتر از از آنکه در زمین خلاصه شود.. آرزویی که در چهارچوب لیاقت آدمیت جای گیرد... خدا اونقدر بزرگ هست که بشه چند تا آرزو کرد نه فقط یکی... اما آدمای این روزگار...
-
ضعیفه(۷
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 22:21
در چهارچوب بسته ی دیوارهای حیاط محدود نه جایی که بدویی نه جایی که با دو تا آدم مثل آدم حرف بزنی نه حتی آدمی که بهش محبت کنی نه حتی یه کنج یه گوشه یه چه می دونم یه جهنمی که با خودت خلوت کنی گریه کنی کسی باهات کار نداشته باشه هرجا میری باید یه نگهبان همرات باشه مامانم میگه: بابات حق داره آخه مردا جنس خودشونو بهتر...
-
تنهایی(۳)
سهشنبه 2 تیرماه سال 1388 12:14
از یکی پرسیدم وقتی یه نفر می گه تنهام یعنی چی؟ گفت: سوال سختیه! می تونه هزار تا دلیل داشته باشه گفتم خوب تنهایی یعنی چی؟ گفت وقتی غیر از خدا کسی رو نداشته باشی تنهایی! گفتم: آدمی که می فهمه که خدا رو داره که دیگه تنها نیست! به نظر من وقتی ندونی که خدا هست تنهایی! از یکی دیگه پرسیدم:گفت تنهایی یعنی پاکی! من کلا با این...
-
انتظار
یکشنبه 31 خردادماه سال 1388 23:47
وقتی از یک کلاس 13 نفری دو نفر خودکشی کنند و بمیرند آدم حق داره منتظر سومیشم باشه آخه از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه! وقتی از همون کلاس دو نفر مطلقه میشن یعنی آدم حق نداره منتظر سومیش باشه؟ اونوقت انتظار دارین امید به زندگی این شاگردا چند باشه؟ دو تا که مردن، دو تا هم افسردگی گرفتن شدن مرده متحرک!اون از دانشجویان...
-
ضعیفه 6
شنبه 30 خردادماه سال 1388 23:37
این اعتماد بنفس آقایون منو کشته، به همین مناسبت مراسم یادبودی برای این شهیده ی کشته شده بر اثر زهر تلخ حقیقت در اذهان عمومی برگزار می گردد. آخه پسر...فکر کردی کی هستی که بلند شدی رفتی خواستگاری ملکه الیزابت دوم! حالام که نه شنیدی به درو دیوار بدوبیراه می گی و اعصاب همه رو کردی تو قوطی...بعدشم تازه می گه مگه من چم؟...
-
ایمان!
جمعه 29 خردادماه سال 1388 12:44
این ایمان الکی که نه ما رو رشد میده نه بدرد دنیا میخوره نه بدرد آخرت دو تا دنیا مگه بیشتر داریم هر دوشو می کنه جهنم این همه پول صرف حوزه علمیه میشه دریغ از یه مشاور مذهبی که جواب ادمو بده از سرگردونی حلالو حرام خلاصت کنه عالیجنابان مراجع هم رفته اند در قم نمی دانم! لابد از ترس شیطان آنجا سنگر گرفته اند اوه یادم رفت من...
-
این جهان(۱)
سهشنبه 19 خردادماه سال 1388 22:26
کاشکی زندگی مثل مسابقه ی ستاره ها بود...با تولد وارد بازی می شی...بعد امتیاز کسب می کنی...یا امتیاز از دست میدی...اگه گناهات به یه مرزی رسید game over میشی...میمیری...میری به جهنم.... ولی اگه کارای خوبت بیشتر باشه..از یه حدی که بیشتر شد...بهت نشون بدن...این جات تو بهشت...اینم جاهای بهتر بهشت...می خوای ادامه بدی؟...یا...
-
اصلاح الگوی مصرف دل(۳)
دوشنبه 18 خردادماه سال 1388 22:05
حافظ می گه: بخط و خال گدایان مده خزینه ی دل بدست شاه وشی ده که محترم دارد … روحت شاد و قرین رحمت الهی
-
روزگار
یکشنبه 17 خردادماه سال 1388 11:09
عجب روزگاری است...روزگار...بسی ؟؟؟چه بگویم که درخورت باشد روزگار...چون چرخ آسیا می چرخی و می چرخی...و میکنی هر آن چه می خواهی...عجب خوش به حالت است روزگار...خواستن توانستن است را به تمام معنا نقاشی کرده ای...باشد روزگار...ما هم خدایی داریم...
-
سرود مرگ(۲)
جمعه 15 خردادماه سال 1388 22:28
و باز مرگ است که تجلی می کند با بغضی در گلو چشمانی اشک آلود دلی گرفته نفسی در سینه حبس شده هم سرایی خواهیم کرد سرود آخرین سفر را برای دیگری برای قسمتی از روح خود برای یکی از عزیزان که در غم نبودنش خواهیم گریست... او را به خاک می سپاریم... به خاک... به خاک.. به خاک...
-
اصلاح الگوی مصرف دل(۲)
چهارشنبه 13 خردادماه سال 1388 23:00
رفته بودم مرغ فروشی، خانمی اومدو گفت : آقا دل دارین؟ آقاهه گفت: نه! یه خانم دیگه گفت: این دوره زمونه هیچ کی دل نداره! بقیه خندیدن هه هه هه ها ها ها گفتم نه بابا این خبرام نیست. ماشالا هزار ماشالا تو هر کوچه پس کوچه ای که بری حراج دل! بدو بیا که تموم شد...حراج حراج دل...مفت و مجان... اینکه می گن آتیش زدم به مالم حقیقتا...
-
چه می کردید؟
سهشنبه 12 خردادماه سال 1388 12:31
اگر برادرتون می رفت با اون دختری که شما دوستش دارین ازدواج می کرد...چه کار می کردین؟ مثل قابیل ...آدم می کشتید؟ یا ...خلاصه چه می کردید؟
-
تنهایی(۲)
سهشنبه 12 خردادماه سال 1388 12:28
پیامک 2009! دوست دارم با یکی حرف بزنم. برم قدم بزنم.یکم فکر کنم. بدوم. نفس بکشم. نمیخام بدونم کی هستی یا چیکارمیکنی فقط میخام وقتای دلتنگی به شمارتون پیامک بزنم لزومی نداره جواب بدید فقط میخام یه شریک داشته باشم که از دلم باخبر باشه همین اگر مخالف هستین یه تک بزنین... جل الخالق...یعنی آدما اینقدر تنهان؟ یایه چیز دیگست...
-
تنهایی(۱)
شنبه 9 خردادماه سال 1388 23:17
گفت: وقتی هیچ کس نیست که باهاش حرف بزنی وقتی اونقدر تنهایی که حاضری به هر قیمتی یه نفر پیدا بشه که تنهاییتو باهاش سهیم بشی وقتی تنهایی اونقدر آزارت میده که از دنیا هم بیزار میشی وقتی هزارتا کار مهم و غیر مهم ریخته رو سرت که باید انجام بدی ولی حوصله نداری وقتی که همه چیز حتی چیزای جدید برات تکراری بنظر میرسه وقتی که...
-
ضعیفه(۵)
چهارشنبه 6 خردادماه سال 1388 09:55
بهش گفتم: زحمت نکش الکی کالری نسوزون، هرچند شما مردا تو مخ زدن تبحر انکار ناشدنی ای دارید.امــــــــــا من خیلی وقته که استعداد خر شدنمو از دست دادم...
-
اصلاح الگوی مصرف دل(۱)!
چهارشنبه 6 خردادماه سال 1388 09:51
دل چیست و ما با آن چه می کنیم؟ ...گل آدم را در تخمیر انداخته که "خلق الانسان من صلصال کالفخار" و در هر ذره ار آن گل، دلی تعبیه می کرد و آن را به نظر عنایت پرورش می داد و حکت با ملایکه می گفت : شما در گل منگرید؛ در دل نگرید.... ...گوهر محبت بود که در صدف امانت معرفت تعبیه کرده بودند و بر ملک و ملکوت عرضه...
-
ضعیفه۴
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 23:01
خدایا این همه احساس و عاطفه و محبت را در وجود زن به ودیعه نهادی که چه شود؟ پس چرا زن را آنقدر ضعیف آفریدی که از پس حراست آن ودیعه بر نیاید؟ و این گنج به تاراج رفته را چگونه پاسخگو باشد؟ محبتی که در روابط نامناسب هرز می رود و گلی نمی شکفاند.
-
قتل!
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 18:18
چه کسی شیطان را کشت؟ چه کسی را شیطان کشت؟ چه کسی اقدام به کشتن کرد؟ قابیل آغاز گر راهی بود که خود نمی دانست روزی به جایی خواهد رسید که هزارتن را می شود یک جا سر به نیست کرد جوری که حتی نیازی به پنهان کردن اجسادشان هم نباشد.
-
تعریف زن
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 18:17
ناشناخته ترین موجود تاریخ بشریت!
-
وبلاگ گردی
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1388 19:00
وقتایی که خسته و بی حوصلم اونقدر که حتی خواب دوست نداره طرفم بیاد میام وبلاگ گردی از چت روم رفتن خیلی بهتره. چه چیزایی می شه دید تو این وبلاگا ادمای رنگاوارنگ و جور واجور اما همه عاشق!!! ای بابا چقدر دارو دسته ی عشاق پر جمعیت شده و ما غافلیم ولی به همون اندازه تعداد دلای شکسته و رها شده هم رفته بالا.یکی یکی رو گذاشته...