از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

کلاس مجازی جریان شناسی تاریخ سیاسی معاصر دکتر زادبر

آغاز ثبت نام سیزدهمین دوره کلاس‌های مجازی جریان شناسی تاریخ سیاسی معاصر


ارسال پیام به ادمین ثبت نام:

@sabet_21 در ایتا


پس از ارسال پیام فرم ثبت نام را تکمیل، نوع شرکت در کلاس را براساس وقت خودتان انتخاب و سپس وارد کانال اختصاصی شوید.


#سواد_سیاسی 

#تاریخ_معاصر

جنایت در کنگو


 در کنگو ، در شرکت عظیم و میلیاردر اتحادیه‌ی معدنی بلژیک، مباشران کارگران را به انجام مقدار معینی از کار مجبور می‌کردند و برای جریمه دست کارگران کم‌کار را از مچ قطع کرده و در پایان روز برای این که خود را از مسئولیت مبرا کنند و کمی محصول را موجه جلوه دهند هر روز یک سطل مچ بریده به سرمباشر و سپس به نماینده‌ی کمپانی تحویل می‌دادند. 


کتاب استعمار جدید

حسن صدر

https://www.africanexponent.com/post/9695-black-hands-whether-real-or-made-of-candy-are-belgian-delicacies

عکس از Alice_Seeley_Harris عکاس زن فرانسوی

https://cs.m.wikipedia.org/wiki/Alice_Seeley_Harris

#بلژیک

#استعمار

#کنگو

#لئوپولد_دوم


‼️امروز هم غرب با تکیه بر سرمایه‌های حاصل از غارت، جنایت و وحشی‌گری در دنیا آقایی می‌کند؛ نه فرهنگ و تمدن


 https://eitaa.com/joinchat/1781727232C57b3ed8c49

بی بی سی

 فکر کردن مشکل است! برای همین است که بیشتر مردم قضاوت می‌کنند...


 اگر تاریخ پُرفَرازونَشیبِ ایران و غربِ استعمارگر را نمی‌خوانیم، حداقل به دلایل این همه شبکه و رسانهٔ فارسی زبان ساکن درغرب که مجانی برای ایرانیان ۲۴ ساعته برنامه می‌سازند و پخش می‌کنند، اندکی فکر کنیم؟؟!!


 فقط شبکه بی‌بی‌سی (BBC) سالانه 159 پوند (حدود 15 میلیون تومان) از هر شهروند انگلیسی برای هزینه ساخت 18ساعت برنامه در روز برای شبکه بی‌بی‌سی می‌گیرد، ولی برای کشور ما 24 ساعته و مجانی... چرا؟؟


دنیااااای آنانسی

عقربه های ساعت چرخیدن

رسیدن به ساعتی که من باید برم


پنج شنبه خیابان خیلی شلوغ بود

امروز فهمیدم سالگرد آقای الف بوده


پولداری که حالا بعد از مرگش زنش میگه ازش کتک می خورده

و مدعی شده اگر تمام اموال متوفی هم بهش بدن دیه کبودی های تنش نمیشه!!!


البته این زن دوم هست

زن اول خیلی وقت پیش مرده بود

و چون زن دوم هست

انگار باید ازش انتقام بگیرن

پس از خونه انداختنش بیرون

گفتن برو خونه خودت

و این زن هم رفت خونه ی خودش

خونه ای که فقط خونه بود

خالی از وسیله

اووووووف

قصه ی زندگی آدمها

اونم ی وری

بچه های متوفی هنوز حرف نزدن

اونها هم هم حتما حرف دارن که بزنن

تو این بی برقی و بی پولی

مگه میشه حرفی برای گفتن نداشت!





ببعی قهرمان

شایدم ببعوی قهرمان

اینو سه بار دیدددددددم

بار اول وسطش خوابم برد

بار دوم سالن را ترک کردم

و بار سوم گفتم اگر بخوابم یا برم ممکنه بار چهارمی هم پیش بیاد

پس دقیق دیدمش


تیپ و قیافه ی کاراکترها دلچسب نبود

رنگ موهاشون تو ذوق آدم میزد

زیادی مصنوعی بود

کاش جغد به جای پیانو تار میزد یا سه تار 

اون رپ خوندن اول فیلم هم اصلا برا بچه ها جالب نبود

کلا بچه ها خسته شدن وسط فیلم و آنقدر حرف زدن و رفتن بیرون و آمدن که کلا هرج و مرج شد


 پیام اصلی فیلم تو جلوه های تصویری که نمی دونم چرا دلچسب نبود گم شده بود


از بین فیلم‌های سال‌های اخیر 


ایلیا در جستجوی قهرمان تنها فیلمی بود که واقعا بچه ها میخکوب با جریان فیلم همراه شدن 



 

 

باغ کیانوش

شهرام حقیقت دوست داس بدست در باغ می دوید

ولی دیگه اون جوان شر خط قرمز نبود

پا به سن گذاشته و جا افتاده

واقعا اون برق شرارت توی چشم هاش که باعث می‌شد من ازش خوشم نیاد انگار خاموش شده بود


بازیگرهای کودک و نوجوان باغ کیانوش هم دوست داشتم

طبیعی بودن


فیلمنامه هم خوب بود

ولی اونجا که خلبان اول دستگیر شد و پای خلبان دوم آمد وسط

جاداشت که بهتر باشه

با هیجان بیشتری میشد مطرحش کرد 


و اولش که بچه ها نمی دونستن موز چیه هم ی مقدمه لازم داشت که جریان فیلم مال زمان جنگ هست

البته ما چون تو سینما سیار فیلمو دیدیم از نعمت صدای خوب محروم بودیم باضافه سرو صدای بچه ها که چون یکساعت معطل شده بودیم تا فیلم شروع بشه دیگه بی حوصله شده بودن


صحنه ی موز خوردن بچه ها هم خیلی جالب بود

ایست

یکنفر بیاد وسط

ی سوت بزنه

این قطار دوره فروشی فضای مجازی

بایسته

یکی از خطراتی که علم را تهدید می کند

همین بازار دوره فروشی بدون در و دروازه هست


وایییییییی

من واقعا جای اون یا توی موقعیت اون گرفتار نشدم

تا بخوام نظر بدم یا تصمیم بگیرم


ولی از این بازی ای که درآورد تا ظاهر خودشو درست نشان بده و ترحم مخاطب را جلب کند

و ی جورایی تقصیرات بندازه گردن همسرش


حالم خیلی بد شد

آنقدر که دیگه دوست ندارم باهش حرف بزنم




این روزها

اسفناج تازه

توی کوچه

سوار بر ماشین

دنبال مشتری می گردد


آه از درد


سر دراز قصه دستم آمده است

سنگ های سخت

بید خارایی

خاک پشت خاک

چشمه سار ماه می خشکد


خانه ها تاریک

آه از بی برقی

آه ...


شاخه ی مرگ است

آن اتاق تیره و تاریک