چرا فقط بعضی از آدمها
از بچگی می دونن که عاشق کار خاصی هستند؟
و با انگیزه ای در حد لالیگا
میرن دنبالش
و
میشن اسطوره
یا
یک حرفه ای که از انجام ان کار لذت میبره
بدون وقفه
بدون خستگی
بقیه میشن
سیاهی لشکر
بی خاصیت
خوردن و خوابیدن
درحقیقت چریدن
سلامی گرم
از وسط تابستانی گرم
به اندازه ۴۷ درجه سانتی گراد
اگرچه اداره آب و هواشناسی این درجه را تایید نمی کند
نتیجه اینکه
یا دما سنج ما خراب است
یا دماسنج اداره فوق الذکر
ولی آنچه تغییر نمی کند
گرمای سوزان طاقت فرسایی است
که بهتر است به آن عادت کنیم
بدون برق
بدون آب
و بچه بیاوریم
تا او هم مثل ما زیر چرخهای دولت کارشناس محور هلاک شود
تا سرباز نظام کارنامه هلاک شوندگان خود را کنار کارنامه ی اسراییل بگذارد
و با افتخار سرش را بالا بگیرد
که اگر تو اسراییل هستی و می کشی با ان همه سروصدا
من هم ... هستم و هلاک می کنم بدون سروصدا
به نقل از فرانچسکو
دوست دارم چشمانم را باز کنم و نجف باشم
بعد خوش خوشک
نرم نرمک
بروم پیاده روی
بروم بروم بروم
تا برسم به اردن
بعد بروم بروم تا لب مرز غزه
داد بکشم بگویم
مرگ بر نقطه چین
مرگ بر صدام
بعد هم می خندم
از ان خنده های شیطانی مرگبار
و بعد می گویم
من پ په نیستم
مرگ بر رژیم صهیونیستی
مرگ بر آمریکا
مرگ بر ظالم
بعدش چه میشود؟
اینجا نقطه چین کاربرد دارد
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
پس چه بهتر که در راهی ماندگار بگذرد
از زیر اسپلیت خاموش نشستن و چای خوردن و عرق ریختن
چیزی در نمی آید
همچنین از سفر اکتشافی هیجانی به قطب
یا سفر تفریحی به کیش
یا دیدار با فرانچسکووووو
برق ها که می رود
آن هم چهار ساعت در روز
ما به خدا نزدیکتر میشویم
از اعماق وجودمان در دل تاریکی شب
یا گرمای سوزان بعدازظهر تابستان
از خدا می خواهیم
به ما رحم کند
و مراقب یخچال و فریزر و لوازم برقی ما باشد تا نسوزند
یا خراب نشوند
چون در این گرما پول خیلی زودتر از همیشه آب میشود و از دست می رود
امروز نشستی غیر رسمی با شیطان داشتم
البته این شیطون بلا معمولا یهویی میاد و بعد می ایستد یک گوشه تماشا
بذر می نشاند و رقص کنان می رود
من سخت مشغول جهاد خانه داری بودم
که در گوشم اسم چندنفر را زمزمه کرد
بعله
همینطور
کاملا یهویی
دوست داشتم بزنم جلوی دهانش
اما دستم به او نمی رسید
جهاد که تمام شد
رفتم سراغ دکتر گوگل
ولی هیچ رد پایی در فضای مجازی از آنها نبود!!!
خیلی عجیب است
خیلییییییییییی
عجیبتر اینکه
پس چرا شیطان دست گذاشته است روی اینها!!!
اینهایی که هیچ رزومه ای برای برانگیختن حسرت ها و حسادت ها ندارند؟
آدمها عوض شده اند
اگر سنگ برسرشان ببارد
اگر از گرسنگی سنگ به شکمشان ببندند
اگر سنگ زیر سرشان بگزارند
حاضر نیستند
دست از تیپ و تجملات بکشند
واقعا عجیبه
پولی که از زیر سنگ درمیاد
مثل برف تا بهش دست بزنی اب میشه
حالا قراره صفراشم از دست بده
سبک بشه
بعد و باز بعد تر
صفراش برمیگرده
دیگه سخت باور میکنم که پول چرک کف دست باشه
سرشار از امواج منفی هستم
هرجور حساب کتاب می کنم
میبینم حق من این نبود
البته تشخیص اینکه حق هرکس چه هست و چه نیست
به دستهای پنهانی تعلق دارد
که اسمش را می گذاریم روزگار
یا سرنوشت
همسایه رفته بود سفر
چند روزی آلودگی صوتی نداشتیم
صدای استارت زدنهای پشت سرهم
صدای در کاپوت ماشین که محکم بهم می خورد
صدای در خرابی که با زور لگد باز و بسته میشه
صدای کولری که مستمرا روشنه
و صدای بچه ها و میهمان های پی در پی
و از همه مهم تر جیغ های خانه خراش مادر خانه
سال ۱۳۹۹
با کلی ذوق و شوق
و تحت تاثیر تبلیغات
یک میلیون تومان از پس انداز خود را به خرید سهام صندوق ...اختصاص دادم
و مثل پینوکیو منتظر شدم
تا قد بکشد
و از هر شاخه ای هزاران سکه دربیاورد
ای روزگار
دوساعتی پای نت و تلفن هدر دادم
به این و ان زنگ زدم
تا فهمیدم
سال گذشته ۴۰۰۰۰تومان
بعنوان سود سهام به حسابم واریز شده است
و انقدر رقم درشت بوده است
که در میان حساب گم شده و من متوجه نشدم
و امسال هم قرار است آخر مرداد ماه
۵۲۰۰۰تومان دیگر به حسابم واریز شود
خود سهام هم ۲۷۰۰۰۰۰تومان امروز معامله شده است
اگرهمان سال یک سکه بهار آزادی میخریدم
الان هفتاد میلیون داشتم
وباز هم همین الان که هفتاد میلیون ندارم فکر می کنم
کسی پولم را خورده است
کسی با پول من و امثال من پولدار شده است
و چون دستم به اوی مجهول الهویه نمی رسد
باید منتظر قیامت باشم
البته ان زمان سکه ۱۰میلیون بوده است
و من با یک میلیون نمی توانستم سکه بخرم
ولی می توانستم یک گرم طلا بخرم
و الان هفت میلیون پول داشته باشم
وباز همین الان کمتراحساس ضررمی کنم
همین که هنوز اصلش سر جایش هست باید خدارا شکر کنم
و منتظر قیامت باشم تا از همان مجهول الهویه تشکر کنم که پول مرا قورت نداده است
حالا دیگر منتظر قیامت نیستم
چه روزهای بسیاری
چه ظلم ها روا کردی
به دست های بسیاری
مرگ بر آمریکا
تنها حقیقتی است که انسان را از سقوط به طور حیوانیت ایمن نگه می دارد
میلیونها انسان از آفریقا کشیده شدند، با زنجیر، شلاق، فروخته شدند، گم شدند در دریا، خاک شدند زیر «تمدن غرب».
در ایران خودمان قحطی ناشی از ورود سربازان انگلیس و روس به خاک میهن باعث کشته شدن میلیون ها انسان شد.
این دوربینها در نابودی اسرائیل نقش ایفا خواهند کرد
متاسفانه منبع نوشته مفقود بود.
بعضی چیزها خنده داره
آدم وقتی می خنده
از خودش دور میشه
وقتی گریه می کنه
تو خودش غرق میشه
نمی دونم اون وقت هایی که از زور خنده اشکمون درمیاد
تو چه حالی هستیم؟
درعین دوری در خودمون غرقیم؟
آه
نمی دونم
کاش میشد بدونم
و من در اطراف خودم
اراده ی دسته جمعی برای صرفه جویی یا مدیریت مشکل نمی بینم
هر کس تا می تواند از برق و آب برای خودش سهم بر می دارد
بخصوص آب که فدای بی برقی هم می شود
هوا گرم است.
خوب تابستان است.
آب کم است.
خوب بارانی نباریده است.
برق قطع می شود.
خوب ...
مرگ بر آمریکا
خوب ظالم است
کودکان غزه از گرسنگی می میرند
خوب طبیعی است
همه نشسته اند به تماشا
آنی که معتقد بود بنی آدم اعضای یک پیکرند
سعدی بود
که چندین سال پیش مرد
رفت به دنیای مردگان پیوست
شاید آنجا هم بشود شعر گفت
ولی راهی برای ارسال آن به این دنیا وجود ندارد.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
برای زمانی بود که اسرائیل وجود نداشت
اکنون کودکان در خاموشی محض می میرند
و صدایی برای یاری بلند نمی شود
دوست دارم بروم
ولی
قسمت تا مرز و از مرز تا خانه را دوست ندارم
همت هم لا موجود
نمی دانم آنها که هرسال می روند
چه عشق عمیقی دارند و
چه همت بالایی
تذکره بدون ربط:
نمی دانم چرا فکر می کند که آدم های مثلا مذهبی فکر می کنند که امام حسین مال خودشان است و مال آنها نیست!!!
مگر امام حسین ماده است که اگر مال من باشد جای دیگری تنگ شود؟
یا اگر من را دوست داشته باشد دیگر نتواند دیگری را دوست داشته باشد؟
مادی گراها همه چیز را با چوب مادی گری تاخت میزنند
چشم هایش را شست و زخم پیر پسر را دید!
عجیب نیست؟
این همه زخم توی جامعه هست
بعد وسط آنها این یکی را می بیند؟
اوم یاد علی برکت الله می افتد
چند روز است که نقش کوتاه ترین دیوار را بازی می کنم
استفراغات روانی دیگران حواله ام می شود
اشکالی ندارد
این هم نوعی کار خیر است
اگر با داد زدن روبه روی من حالش خوش می شود
بگذار بشود
من می دانم که هریک از آنها تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند
تک تک سلولهای اعصاب آنها خط خطی است ان هم بدجوری
اگر داد نزند و قدری از ان همه انرژی منفی را خالی نکند
اژدهایی می شود ترسناک
از ایده دزدها خوشم نمی آید
ایده را می دزدند
بعد در کمال ناباوری و ناگهانی
زنگ می زنند و می گویند:
هی فلانی ی ایده خوب دارم
بعد شما باید با چشمهای از حدقه درآمده و صورتی متعجب ایده خودتان را از دهان او بشنوید!
عجب رویی دارند
فکر می کردم ترامپ خیلی پررو هست
بعضی از گناهان، گناه هستند
بعضی از گناهان دنباله دار هستند
دامن خودت را نگیرند
پاگیر نسل می شوند
( اگرچه من هنوز دقیق از عملکرد این نوع گناهان سر در نیاورده ام که چرا خود ظالم ظلم کند پا گیر فرزندان شود)
به هر حال
در عرصه ی سیاست هم
بعضی ها نحوستشان لحظه ای تمام می شود
اما بعضی ها نحووستی به بلندای تاریخ دارند
و همینطور نحوستشان کش می آید
مثل اویی که بحرین را راحت بخشید
سرچشمه های هیرمند را واگذار کرد
و برجام مسخره را امضا کرد
همه ی اینها بابت نحوستشان
از جیب ملت ایران چاپیده اند
شده ایم حکایت آنکس که
در ببست و دشمن اندر خانه بود
روز خدا بد نمی شود
هرچه خدا آفریده خوب هست و زیبا
ولی همه ی آفریده ها با هم جور نمی شوند
بعضی از آفریده ها بعضی دیگر را می خورند
یا له می کنند
یا روحشان را سوهان می زنند
یا هلشان می دهند
یا جیبشان را می زنند
یا
و یا
و یا
....
روز آدم را می گیرند
وقت را تلف می کنند
عمر را هدر می دهند
که حرف خودشان را به کرسی بنشانند
باشد
باشد
حالم بد شد
در این گرمای تابستان
در این اوضاع پر دردی
که در دیوار را گوید
کمی آهسته تر
یعنی
نمونه کامل
مغز پوسیده ی عاشق غرب
البته نمونه های زیادی دارد
حالا این یکی را بگذاریم پشت ویترین
پشت سر ظ و ع و ...
اگر چای تازه دم ندارید
مجبور نیستید کسی رو دعوت به چای خوردن کنید
اون هم با اصرارررررررر
اگر شعله سماور خاموشه و
چاییتون سرد شده
برا کسی چای نریزید
که اونم تو رودربایستی مجبور بشه بخوره
با چای خوب تا نمی کنید
با مهمانتان صادق باشید
تضمین را معمولا از کسی می گیرند که معتبر باشد
یعنی دارای اعتبار باشد
یعنی سرش برود قولش نرود
نه کسی که سیاهه ی اعمالش
پر است از بی اعتباری و پیمان شکنی
پنجمین هم خط خورد
دیگر کسی باقی نمانده است که فکر کنم برای رضای خدا کار می کند
این پنج نفر
همه شان به طرز عجیبی
بی حدواندازه
صرفا بخاطر رضای خدا مثل اسب عصاری بی وقفه و بدون خستگی شبانه روزکار می کردند
ولی بعدها معلوم شد
ظاهرا رضای کسی غیر از خدا ملاک بوده است
و پس از بدست آوردن آن رضایت
دیگر در چهارچوب ها کار می کنند نه بخاطر رضای خدا
یعنی فقط در روزهای غیرتعطیل و در ساعات اداری با لحاظ کردن وقت صبحانه و ناهار و نماز و البته با سرعت مورچه ای
نقطه چین میتواند برای نشان دادن اینکه یک متن یا یک لیست ادامه دارد و تمام نشده است، به کار رود.
این کاربرد به ویژه در مواقعی که قصد دارید فهرستی را با ذکر چند نمونه و سپس ادامه دادن به صورت ضمنی نشان دهید، مفید است.
مثل مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسراییل
مرگ بر انگلیس
مرگ بر منافقین و صدام
مرگ بر ضد ولایت فقیه
پس اگر رئیس جمهور نقطه چین گذاشته است
از این روست که جای نقطه چین می توان گزینه های بسیار نوشت
نه اینکه کراهت داشته باشند یا نخواهند گزینه ای را بنویسند
خواسته اند ضمن رعایت اختصار کلام عدالت بین جنایتکاران تاریخ هم برقرار شود
اگر یکی را می نوشت و دیگری را نه،
آدم ها فکر می کردند این یکی خبیث تر از دیگران است
درحالیکه سگ زرد برادر شغال است
استسباع یعنی چه ؛
چه ربطی به شرایط امروز ما دارد؟
حکمای قدیم اصطلاحی دارند به نام «استسباع».
در بعضی حیوانات مانند خرگوش اینگونه است که وقتی با حیوان درندهای که او را شکار میکند- مثلا با شیر- روبهرو میشود اگر شیر چشم در چشمش بیندازد این حیوان مستسبَع میشود یعنی همهچیز خود را، اراده و فکر خود را از دست میدهد؛ فکر فرار کردن، فکر اینکه این خورنده من است و اگر من به طرف او نزدیک شوم مرا میبلعد بهکلی از ذهن این حیوان بیرون میرود؛ سر جای خودش میایستد بلکه خودش به طرف او میآید. قدرت فرارکردن از او سلب و به زمین میخکوب میشود، این را میگویند خودباختگی، از دست دادن خود، از دست دادن روحیه و از دستدادن اعتماد و ایمان به خود.
گاهی یک جامعه در مقابل جامعه دیگر خودش را میبازد، خودباخته میشود، میشود. گاهی یک جامعه جامعه دیگر را از روی زرنگی با عواملی که دارد خودباخته میکند.
نیرنگ بزرگ استعمار با کشورها همین است، کوشش میکند که کشوراعتماد و ایمان به خودش و ایمان به حیثیت خودش را از دست بدهد؛ به فرهنگ خود، دین خود، ملیت خود، کتابهای خود، پیشوایان خود، به تاریخ گذشته خود و به هر چه که دارد بیاعتقاد شود.
برشهایی از کتاب آینده انقلاب اسلامی، صفحه ۱۳۵ الی ۱۴۰، به قلم استاد شهید مرتضی مطهری.
جناب
فکر می کنید
جنایت،
کشتار و
سلطه گری
خودشان موجودیت مستقل دارند؟
نمی توان گفت مرگ بر کشتار
ولی با قاتل دوست بود
مرگ بر جنایت
ولی با جانی صبحانه خورد
مرگ بر استعمار
ولی با استعمارگر نشست و برخاست داشت
هر کشتار
هر جنایت
هر استعمار
یک فاعل دارد
اگر آن جانی نباشد
جنایت شکل نمی گیرد
اگر دستهای کثیف آغشته به خون قاتل نباشد
هیچ آدم بی گناهی جان خود را از دست نمی دهد
اگر افکار پلید استعمارگر نباشد
هیچ آزاده ای زیر بار مستعمره بودن ذلت نمی پذیرد
نمی دانم
چه چیزی باعث می شود ادمیزاد با انکار بدیهی ترین مفاهیم آبروی خودش را ببرد
از این پس مراقب باشید
با کشتار و جنایت و استعمار رو به رو نشوید
چون یقه ی کسی را نمیشود گرفت
کشتار مثل سگهای ولگرد توی خیابان قدم خواهد زد
و جنایت با استعمار عکس یادگاری خواهند گرفت
بدون آنکه پای کسی درمیان باشد!!
از آنهاست که خیلی ها نمی شناختندش
اما حالا
تعداد بیشتری با اسم او آشنا شده اند
هی تاکر چطوری؟
تاکر خواستم بدانی
ما آنقدرها هم بی رگ و ریشه نیستیم
،مثل ژاپنی ها
یا مثل کره ای ها
یا مثل هرجای دیگری از جهان
که رد پای قلدری های آمریکا درآنجا هست،
که بیایند و مردم ما را بکشند و بروند دنبال کارشان
ما هم تا کمر برایشان خم بشویم
سوره فتح آیه بیست و نه:
محمّد، فرستاده خداست و
کسانی که با او هستند بر کافران سرسخت
و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند،
بعله تاکر
این جمله ی خداوند است
خداوند آسمان و زمین
نمی دانم
مسعود با محمد هست یا نه!
دست و دلبازانه یک ربع چرت بعدازظهرانه به خودم هدیه دادم
در این یک ربع که دقیقا یک چهارم یک ساعت است
چهار بار به تماس تلفنی پاسخ دادم!
و سه بار به سوالات ادمیزادهای موجود در اطراف و اکناف خانه.
بدین ترتیب همان چرت پاره پاره
نمی گذارد که هم اکنون(ساعت ۲۴)بخوابم
در تاریکی خانه که همه خوابند
اگرچه خانه در سروصدای بچه های همسایه+ مهمانانش غرق شده است
فکر می کنم چرا مهمانهای همسایه
محله ی ما را ترک نمی کنند؟
از آتش بس خبر ندارند؟
ما که اهل مذاکره و صلح و آشتی با کل جهان حتی آدم کش های سابقه دار وحشی تاریخ جهان هستیم
پس چرا این ها برنمیگردند به خانه و کاشانه شان؟
می بینید
جنگ که نه
بمباران تمام شده است
و
ماهنوز بمباران زده هستیم
زندگی سخت در جریان است
در جریان نباشد
چه باشد؟
که اگردر جریان نباشد
دیگر زندگی نیست
مثل باران
که اگر نبارد باران نیست
مثل شیطان که اگر دشمنی نکند شیطان نیست
مثل آب که اگر تر نکند آب نیست
مثل انسان که اگر انتخاب نکند انسان نیست
آری انسان عین اختیار است
نه زن است نه مرد.
ایران هم اگر نگوید مرگ بر آمریکا
ایران نیست
کارکرد رسانه
حکومت بر انتخاب هاست
تعطیل کردن تفکر برای سوار شدن بر انتخاب.
و هوش مصنوعی
اَمان از هوش مصنوعی
با دایره ی گسترده ی انتخاب زُداییش
یا بازوهای جهت دهنده به انتخاب ها
«سوگواری امام حسین،
افراد خوار و ذلیل پرورش نمیدهد؛ گریهکننده پرورش نمیدهد.
عزای امام حسین انسانهایی حسینی پرورش میدهد،
انسانهایی که همانند امام حسین سکوت کردن در برابر ستمگر را رد میکنند.»
"امام موسی صدر"
خدایا
می دانم در دنیای ما ادمها هدف وسیله را توجیه نمی کند
اما نمی دانم
نقش هدف در پذیرش دعا چیست
آیا خدا به هدف دعا کردنهای ما هم توجه می کند؟
مثلا من دعا می کنم
تا معامله جوش بخورد
و الف همین ماشین را بخرد
چون اگر این جوش نخورد
تصمیم دارد برود
صفر بخرد
و آنوقت من باید بیشتر حسادت خرج کنم
و کارنامه اعمالم سیاه تر می شود
حرف زیاد است
به تلخی زهر مار
انگار جادوی سیاه شیطان گریبانمان را گرفته است
که هرچه آدم نالایق می شود مدیر و رئیس
مثلا:
مثل زدن ندارد
سرت را کمی به چپ و راست که بچرخانی
مدیرهای نالایق برایت دست تکان می دهند
یا خودشان
یا خرابی بی تدبیری شان.
بچه بسیجی شب ها بره گشت
روزها بره ایست بازرسی و
آواربرداری
بقیه بشینن درس بخونن
دکتر و مهندس بشن
بعد به ریش بچه بسیجی بخندن و
و با گرفتن زیرمیزی راه نفس مردمو ببندن
درسته همه نمی تونن بریزن وسط گشت و بازرسی
ولی می تونن قدر دان باشن
نه همیشه طلبکار
برق نداریم
صدای جیغ های پیوسته ی بچه ی همسایه
با
صدای موتور برق فروشگاه روبه رو و صوای موتوربرق همسایه کناری
درهم آمیخته
و درد را به سمت سر ما روانه کرده است
آخ
در حیاطشان باز بود
تکه پارچه ای سیاه، آویخته
و یک اعلامیه
تمام شد
او هم همسفر ازراییل شد
زن مهربانی بود
با یک سلام گرم و
احوالپرسی پر از مهر و محبت که تمام اعضای خاندان را در برمی گرفت
او جایش خوب است
ان دنیا آشنای گردن کلفت دارد
خوشبحالش
ولی شاید اگر با انتخاب پسرش برای ازدواج موافقت می کرد
جایش بهتر می بود
شاید هم حالا که مخالفت کرده است جایش بهتر باشد
ولی پسرش لج کرد و دیگر ازدواج نکرد
لج کرد و سر کار نرفت
نشست توی خانه
و حالا تنها مانده است
می گویند شیطان به شخصی نزدیک شد
دور قلبش طواف کرد
چشم و گوش او شد
شخص فهمید و دهان به لعنت گشاد
شیطان خنده ای ریز کرد و رفت
شخص پشیمان شد
بدنبال شیطان دوید
تا او را برگرداند
شیطان گفت:بروم یا بمانم؟
بعله آقای اردستانی
شما همان شخص هستید
که خودتان بدنبال شیطان می روید
نمی دانم بزرگی نفس اماره تان
جای عقلتان را فقط تنگ کرده یا
جایی برایش باقی نگذاشته است
می دانستید؟
نمی دانستید؟
بروید تاریخ بخوانید تا بدانید
یک کشیش آمریکایی رهبر کشتار بود
با حیله اسلحه های مردم ارومیه را تحویل گرفتند
تا صلح برقرار شود
بعد تا جایی که توانستند
کشتند
بردند و
تجاوز کردن
محله آرام است
کوچه ساکت
اما
امان از در و ماشین همسایه
ماشین همسایه صدای تراکتور می دهد
حتی وقتی خاموش است
و درشان با زور لگد باز و بسته میشود
و ما آلودگی های-صوتی همسایه را می شنویم
اذیت میشویم
و تحمل می کنیم
آه
که در دوره ی وفاق بسر میبریم
البته اگر هم نبودیم
باز ما تحمل میکردیم
چون همسایه ایم
انگار محرم ناگهان وارد شد
از قبل نمی دانستیم محرم است
کوچه مثل همیشه سیاه پوش نیست
چون انها که سیاه پوشش می کردند
در گشت شبانه و بازرسی های محله مشغولند
از آتش بس خوشحالند
نمی دانند
آتش بس
فرصتی است تا اسرائیل نفس تازه کند
انبار مهماتش را دوباره پر کند
و اینبار
وحشیانه تر به جان ایران بیفتد
این را من نمی گویم
تاریخ فریاد می زند