از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

خیلی بد

آغاز زندگی مشترکشان مقارن با دعوا و بلوا شد.


خیلی بد شد.


کاشکی بزرگترها خویشتنداری می کردند و تخم تلخ کینه را در دل تازه عروس و داماد نمی کاشتند.


وقت برای دعوا و کشمکش زیاد بود ولی آنها گذاشتند همان بیخ و بن عروسی 

همه ی دلخوری ها را تلمبار کردند و

سر عروسی بالا آوردند

استفراغهای روانشان زندگی را به کام عروس و داماد زهر کرد


البته اگر عروس و داماد بالغ و فهمیده باشند می روند پی روزگار خوش خودشان

ولی فراموش کردن سخت است

و اصولا آدمها نقاب مظلوم بودن را بیشتر از بخشنده بودن دوست دارند


طفلکی داماد

ناز و غمزه ی عروس کم بود

با این وضع اضافه هم شد

البته این نظر من هست

چون میبینم همه ی کاسه کوزه ها سر مادر داماد خراب شده است


البته شاید داماد هم بی تقصیر نباشد

باید برنامه ریزی می کرد و با اعلام برنامه به خانواده هاو عمل بر طبق برنامه از این کشمکش بیهوده پیشگیری می کرد


نمی دانم


خلاصه اینکه خیلی بد شد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد