دست و دلبازانه یک ربع چرت بعدازظهرانه به خودم هدیه دادم
در این یک ربع که دقیقا یک چهارم یک ساعت است
چهار بار به تماس تلفنی پاسخ دادم!
و سه بار به سوالات ادمیزادهای موجود در اطراف و اکناف خانه.
بدین ترتیب همان چرت پاره پاره
نمی گذارد که هم اکنون(ساعت ۲۴)بخوابم
در تاریکی خانه که همه خوابند
اگرچه خانه در سروصدای بچه های همسایه+ مهمانانش غرق شده است
فکر می کنم چرا مهمانهای همسایه
محله ی ما را ترک نمی کنند؟
از آتش بس خبر ندارند؟
ما که اهل مذاکره و صلح و آشتی با کل جهان حتی آدم کش های سابقه دار وحشی تاریخ جهان هستیم
پس چرا این ها برنمیگردند به خانه و کاشانه شان؟
می بینید
جنگ که نه
بمباران تمام شده است
و
ماهنوز بمباران زده هستیم