می گه تنهام...
می گم: مگه تو مادر نداری؟
پدر نداری؟
خواهر نداری؟
مگه دانشگاه نمی ری؟....
این همه دوست داری؟...
کلاس بدنسازی می ری....
باز تنهایی؟
می گه :آره...باز تنهام....
ای امان از این تنهایی!
بهش گفتم: بزار ببینم...نماز می خونی؟
گفت:راستشو بگم...
گفتم:چرا نمی خونی؟
گفت:تنبلی می کنم...
آخه بچه جان یعنی نماز خوندن از بدنسازی سخت تره؟
ده دقیقه از وقتم پر!!!!!
باز من کلی نظر نوشتم و تا ارسال زدم پرید
بیخیال...
الان اپم
چرا خوب؟
بد شانسی من که از نظرات شما محروم می شم...