از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

تنهایی(۴)

می گه تنهام... 

می گم: مگه تو مادر نداری؟ 

پدر نداری؟ 

خواهر نداری؟ 

مگه دانشگاه نمی ری؟.... 

این همه دوست داری؟... 

کلاس بدنسازی می ری.... 

باز تنهایی؟ 

می گه :آره...باز تنهام.... 

ای امان از این تنهایی! 

بهش گفتم: بزار ببینم...نماز می خونی؟ 

گفت:راستشو بگم... 

گفتم:چرا نمی خونی؟ 

گفت:تنبلی می کنم... 

آخه بچه جان یعنی نماز خوندن از بدنسازی سخت تره؟

نظرات 1 + ارسال نظر
اسطوره شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:29 ب.ظ

ده دقیقه از وقتم پر!!!!!
باز من کلی نظر نوشتم و تا ارسال زدم پرید
بیخیال...
الان اپم

چرا خوب؟
بد شانسی من که از نظرات شما محروم می شم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد