از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

اعتیاد

جناب آقای معتاد ...

کرک می کشید نوش جان...

چرا میای خواستگاری دختر مردم؟

می خوای تو این چاهی که با دست خودت کندی

تنها نمونی؟

آره؟

هیچی ندارم بهت بگم...

چون اگه آدم بودی...

معتاد نمی شدی...

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ب.ظ http://pesaretanha.blogsky.com

اون گرز من کجاااااستتتت؟

گرز برا چی؟
بابا طرف معتاد، گوشت کوب هم بیارید کافیه...

یاس جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.yaas835.blogfa.com/

این جزء اطلاعات کاری بود؟

یادت باشه البته در حوزه کاری ما داخل نشی ;-)

آره متاسفانه...
نه هواسم هست پامو تو کفش کسی نکنم...

اریا جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:42 ب.ظ

میگم شما هم نصف پستاتون در باب خواستگارها دامت ظلهم اجمعین :) هستش.
الحمدلله معتاد نیستیم اما هرگز نمی تونم کسی رو که معتاد شده درک کنم.میدونم حالشون انقذر بده که نیش زبون مردم فقط بیشتر ازارشون میده.همین

نه از نصف خیلی کمتره...
دلیلش اینه که حجم داده های وارده به مغزم در باب این موضوع تو این چند وقته زیادشده...بنابراین ذهنم خودبخود مشغول اینا میشه...
دیگه اتیشی که خودشون درست کردن...حالا خودشونم باید توش بسوزن...کاریش نمی شه کرد...
خیلی ممنون که به وبلاگم سر میزنید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد