از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

وظیفه

تو جلسه خواستگاری....

همچین می گن پسر ما پاک

 لب به هیچی نمی زنه...حتی سیگار

که انگار حاج آقا بمب هسته ای ساخته

منتشم سر خانواده دخترست

که انگار دختره هرزه ی همه کارست

خوب دختر ما هم پاکه لب به هیچی نمی زنه

یعنی چی؟

همه اون آقا رو تحسین می کنند چون پاکه

ولی دختره بدبخت وظیفش که پاک باشه

هیچ کی هم افتخار نمی کنه

انجام وظیفه کردی دختر جون

انجام وظیفه...وظیفه

نظرات 5 + ارسال نظر
محمد جواد چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 12:48 ق.ظ http://ziresayehekhoda.blogsky.com

بسیار به جا بود

شیرین چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ http://lionqueen.blogsky.com

من که عطای پاکی رو به لقای وظیفه بخشیدم

طبق قانون مدنی هبه(بخشش) قابل رجوع

group55 پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:09 ب.ظ

سلام. دادشناس مهربون.
شاید تقصیر خود ما زناست، چون اینقدر خوب بودیم که خوب بودن و محبت کردن برامون وظیفه شده. مثل خورشید که درخشیدن و گرم کردنش خیلی عادیه.

السلام علیک ایها الرفقا
ببرید حال روزگار بدون ما
بسیار کردید شاد دل ما
دلمان بسی تنگ است برای شما
ببوسید همدیگر را جای ما
انشالا زیارت کنیم شما را یکجا

سینا سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:41 ب.ظ

ای بابا!

ای فلک!

اریا سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:28 ب.ظ

سلام.
به به بازهم زدید تو خط مراسم خواستگاریو اینا. این قصه انقدر داغونه که فک کنم کلا بیخیالش شید بهتره :) بسکه درز و دورز داره

سلام بر آریا خان.
به به نداره که!
کاش فقط قصه بود اونوقت راحت تر می شد روایتش کرد انقدر فراز و نشیب نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد