از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

استاد

یه استادی داشتیم

یه زمانی

رییس ... دانشگاه بود

کلی هم ادعای حقوق بشرش می شد

هنوزم میشه

همون موقع که رییس بود

در عین حفظ سمت

هزارتا کار دیگه هم انجام میداد(نیست تو مملکت قحط الرجال)

مثلا استاد ما بود و به ما درس میداد

همیشه ی خدا دیر می رسید سر کلاس

همیشه

اونم نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه

هیچ وقت برا دانشجو وقت نداشت

هیچ وقت

بدو می اومد بدو می رفت

هر وقت نگاش می کردی انگار همین الان

که از خستگی و گرسنگی بیفته و غش کنه

از اون دسته آدمایی هم هست که روز قیامت

سرگردونن

آخه انقدر نمره های ما رو دیر میداد

که فکر کنم روز قیامت

همین بلا سر خودشم بیاد

حالا این آدم میاد سر کلاس

ممنوعیت جمع مشاغل درس میده

نفوذ کلام صد درصد!

رطب خورده منع رطب نمی کند!

نظرات 1 + ارسال نظر
301040 سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ب.ظ http://301040.blogsky.com

قسمت سرگردونی استاد توی قیامت رو برای یکی از استادا که معمولا نمره هاشو دیر می ده خوندم! کلی خندید!

البته دیر نمره دادن ی روال طبیعی تو دانشکده مابود.رکوردشم متعلق به یکی از اساتید بود که چهارترم بعد با کلی التماس نمره ما رو داد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد