آمده بودم
نغی بزنمو بروم
اما
یک نفر سر زده آمد و نغ های ما را پراند
مادربزگ چند شبی است که خواب مرده ها را می بیند
پدربزگ
خواهر پدر بزرگ
زندایی ها و خاله
حالا مادربزرگ نگران است
این خواب ها یعنی قرار است یک نفر دیگر هم برود آن دنیا
شاید هم آن یک نفر تو باشی آسیه ها؟
شاید
خدا می داند
اگر من بمیرم
دیگر وبلاگ نغ زن هم تمام می شود
بی هیچ رسالتی
سلام
ایشالا همراه مادر بزرگ ، ۱۰۰ ساله شین
سلام
نمی دونم بگم انشالا یا بگم نه خدا نکنه