از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

خواب

آمده بودم 

نغی بزنمو بروم 

اما 

یک نفر سر زده آمد و نغ های ما را پراند 

 

مادربزگ چند شبی است که خواب مرده ها را می بیند  

پدربزگ 

خواهر پدر بزرگ 

 زندایی ها و خاله 

حالا مادربزرگ نگران است 

این خواب ها یعنی قرار است یک نفر دیگر هم برود آن دنیا 

شاید هم آن یک نفر تو باشی آسیه ها؟ 

شاید 

خدا می داند 

اگر من بمیرم 

دیگر وبلاگ نغ زن هم تمام می شود 

بی هیچ رسالتی

نظرات 1 + ارسال نظر
یک دوست شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ http://halaal.blogsky.com

سلام
ایشالا همراه مادر بزرگ ، ۱۰۰ ساله شین

سلام
نمی دونم بگم انشالا یا بگم نه خدا نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد