-
کرونا کرونا
سهشنبه 30 دیماه سال 1399 21:09
اینکه کرونا بالاخره قسمت ما شد هیچگونه ارتباطی به شما ندارد البته قبلا هم در فامیل داشتیمو کشته هم دادیم اما اینکه شوهرعمه از کرونا بمیرد خیلی فرق دارد با اینکه عزیزان ادم مبتلا باشند از انجا که جامعه مانند کشتی است که همه بر روی ان موج سواری می کنند گفتم تا بدانید کرونا هست البته به قول دکتر کرونا مودب است از...
-
روزمرگی
شنبه 27 دیماه سال 1399 15:07
از بی تفاوتیش ناراحت شدم وگرنه نباید از کسی توقعی داشت خوبه پسرش هنوز مجرده شش دنگ حواسش به پدرومادرش هست اگر اینم زن داشت زنش نمیزاشت شوهرش بیست و چهارساعت پیش دوتا کرونایی باشه واقعا ازدواج های این روزگار ادمو از خط مستقیم خارج می کنه بیشتر انگار وبال ادم میشه تا باعث رشد و سعادت
-
اقااااااااااا
شنبه 13 دیماه سال 1399 14:21
مرد اگه مرد اهل نبرد بابا کوتاه بیا اقا فکر می کنه اهل نبرده ولی نه با ظالمین و کفار با خانواده اش می جنگه یکی بیاد بگیرتش
-
سالگرد سردارسلیمانی
شنبه 13 دیماه سال 1399 07:38
یکسال شد اری یکسال گذشت از آن شب پرحادثه آن شب من بیداااااربودم بر بالین بیمار تب دارم تازه به خواب رفته بود همان ساعت بود همان دقیقه ناگهان به حرف امد یا ابوالفضل، یا ابوالفضل و من اشک از چشمانم جاری شد و نمیدانستم این اشک جاری خواهد ماند هنوز هم فکر میکنم روح این فرشته ی کوچک در بغداد حاضربود و من از سنگینی داغی...
-
طلاااااااااااااااااق
چهارشنبه 10 دیماه سال 1399 11:27
ای خداااااااا زنش گذاشته رفته بعد انقدر ازش بد میییییییییییگن که ادم فکر میکنه اژدهای هفت سربوده حالا اقا سراز کمپ درآورده پدرش با چهارتا بادی گارد رفته و گرفتتشو بردتش کمپ نمیگم چون معتاد زن حق داشت که بره ولی خوب، نگفتن چرا رفت؟ چی شد که رفت منم که دیدمش فهمیدم الوده به ی چیزایی هست بخصوص که در گفتگو تمرکز نداشت...
-
من و کرونا
شنبه 6 دیماه سال 1399 07:38
خونم غلیظ شده است کرونا مرا فریز کرده است و منجمد تمام پروژه ها تعطیل تا وقتی کرونا برود حتی کتابهایی که با دردسر خریدم و گذاشتم توی صف خواندن، تعطیل. اصلا برایم مهم نیست که هستند فایلهایی در صف شنیده شدن ماندن و ماندن و ماندن در خانه بشدت مرا تنبل کرده است یک شبه ره صدساله ی پست مدرن شدن را رفته ایم تبدیل شدیم به...
-
حق ما
چهارشنبه 3 دیماه سال 1399 12:31
خوب خوب رسیدیم به اخر قصه با ی حس بد با اینکه حق به جانب ما بود ولی... اخرش ما بدهکار وجدان خودمون شدیم خیلی به مرد خانه گفتم از خیر این پول بگذریم ولی از انجا که مرغ مردها یک پا دارد انقدر پی بدهکار را گرفت و همه ی گزینه هارا روی میز گذاشت و برداشت تا بالاخره جناب استاد کار تشریف اوردن ماپنج ماه پیش دستمزدشو تمام...
-
یلدااااااا99
یکشنبه 30 آذرماه سال 1399 11:52
بله بله به یلدای99نزدیک و نزدیک تر میشویم جمعه غروب ی جا یلدا دعوت داشتیم نرفتیم میزبان هم کلی خوراکی برامون فرستاد دیشب خونه همسایه یلدا برقرار بود و تو فروشگاه هم از خریدهای مردم میشه بوی دورهمی رو استشمام کرد چهارتانوشابه و چهارتا دوغ و... یعنی موج چهارم کرونا هوووووووم(یعنی یک نفس عمیق) همه باهم کرونا کرونا ما...
-
ای خدا
جمعه 28 آذرماه سال 1399 07:28
خدایا شما که حسود نیستی پس بیا نیمه های گمشده رو بهم برسون مگر اینکه خودت ایناروبهم برسونی یکم واضح تر شفاف تر سریع تر نشه ازکنارهم رد بشن همو نشناسنا قشنگ شیک مرتب مجلسی با دوربین و عکاس و درام بالا رمنسشم افزون کن باب دل بنده هات دربیاد باغ پرگل و دشت و دمنو لباسهای فاخرو لحظه های سرشار از عشق میدونی چی میگم دیگه...
-
تبعیض
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1399 15:44
نمیدونم اگه قبول کردم بااو همکاری کنم باید همینجور که هست قبولش کنم؟ خوب یکم خودشو عوض کن کار کردن باهش راحت تر میشه بین زیردستاش خیلی تبعیض میزاره من به این تبعیض خیلی حساسم انقدر زیاد که اطمینان دارم اگر برادر حضرت یوسف بودم صددرصد در سربه نیست کردنش مشارکت میکردم اگر به هردلیلی یکی از ده انگشت دستتون براتون عزیزتره...
-
به موقع
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1399 15:34
لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود ولی این بار دهان من بی موقع باز نشد کاملا اتفاقی حرف تو حرف امد و زمینه فراهم شد برای حرف زدن من هر چند خیلی خوب و درست نتونستم منظورمو به طرف مقابل تفهیم کنم ولی حداقل فهمید که من ناراضی هستم هرچند دقیق نفهمید چرا ناراضیم نصف و نیمه شد الان میره براخودش هی تجزیه تحلیل میکنه تا مدرک...
-
یلدااااااا99
شنبه 22 آذرماه سال 1399 23:17
خدایا هرکسی رو دیدم در فکر برگزاری یلداهست اونم دسته جمعی و ماهم چندجا دعوت داشتیم اونم به سبک پارسال یعنی میپرسن شما کدوم شب وقت خالی دارین که حتما بیاین؟؟؟ شب قبل از یلدا یا شب بعدش یاهمون شب حتی روز جمعه هم قبول !!!!!!!!!!' ملت فامیل دوست و دورهم ایران حالا رسیدن به یلدا اکثرا رد دادن چه شود؟؟؟ شایدم هیچی نشود مثل...
-
عجیبه
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1399 20:07
فکر کنید درخانواده عضوی هست که به نحوی به کلیه ی اعضای فامیل دوست اشنایان ضرری رسونده مالی جانی ابرویی هرکی ی مدل از این ادم زخم خورده شما حاضرین تحملش کنین؟ خودبخود از جمع رانده میشه نمیشه؟؟؟ میشه دیگه بایدبشه تاحساب کار دستش بیاد حالا این امریکا همینجورتاخت و تاز میکنه میزنه میکشه میبره قلدری میکنه همه هم بازبراش خم...
-
قردادن های بی اثر
شنبه 1 آذرماه سال 1399 06:44
خوب خوب خوب قر کم دادین وارد قرنطینه به سبک حاج حسن شدیم کاش جون داشتم پیاده میرفتم سفر نه هواهم سرد اصلا نمیشه
-
دورو
سهشنبه 27 آبانماه سال 1399 15:23
آنقدر پیش من ناله و زاری کرد که ندارم از کجابیارم حالا دیدمش ایفون خریده!!!
-
چه باید کرد
دوشنبه 19 آبانماه سال 1399 13:08
هنوز یکماه نشده رفتم دندانپزشکی مواد پرکردگی قالبی از تو دندونم پرید بیرون حالا من ی دندون سوراخ دارم که فکر میکنم هرلحظه ممکن بشکن اما منشی دکترباخونسردی غیرقابل وصفی فرمودن اذر نوبت داریم وا؟؟؟ کلی گفتمان کردم که راضی شد هفته بعدنوبت بده دلم اروم نگرفت رفتم مطب نشستم تو نوبت معاینه دکترحرف جالبی زد گفت اززیرش...
-
خودت خودم تو
جمعه 16 آبانماه سال 1399 19:38
خوبه اینجاهست من بیام حرف بزنم براکاربدش بهش تذکردادم به بقیه هم گفتم لطفاسکوت نکنید اما بقیه گفتن خودتو اذیت نکن!!! واقعا اگه اثرادبی خودشونم میدزدیدن سکوت پیشه میکردن؟؟؟ بنظر بعضی هم اتفاق خاصی نیفتاده اگه خود نویسنده معترض هست بیادحرف بزن یعنی چه؟ من اینارو درک نمی کنم اتفاق بد دزدی هست اتفاق بدتر بی تفاوتی
-
بردگی روح
جمعه 16 آبانماه سال 1399 05:52
دقیقا مثل قورباغه ی ارام پز اینا روح و روانشونو به اسارت ارایش دادن یعنی نمیتونن قیافه ی عادی خودشونو تحمل کنند خود درگیری ایجادشده براشون پس یکسره درحال مالیدن هستن نمیدونم توحمام چه جوری طاقت میارن؟ یاشب چه جوری با این آرایش میخوابن؟
-
عروسی کرونایی
سهشنبه 13 آبانماه سال 1399 17:43
نمیدونم عروسی چی داره که ادمها نمیتونن از خیرش بگذرن البته بعضیهاشون و درست وسط این وضعیت قرمز کرونایی عروسی راه میندازن و بقیه هم میروند شرکت میجویند و.ویروس را منتشرترترمیکنند و بارکادردرمان را سنگین تر یکی پیداشه براعروسی جایگزین مناسبی انتخاب کنه که باب دل اینایی باشه که از خیرعروسی نمیگذرن حالا خیری هم توش نیستا...
-
جایزه مجازی
یکشنبه 11 آبانماه سال 1399 20:31
مسابقه مجازی برگزار کردن بچه باهزارذوق وشوق شرکت کرد هزارباربیشترخوشحال شدوقتی برگزیده شد هزارمرتبه بیشترمن ناراحت شدم وقتی فهمیدم جایزه اش ی لوح تقدیر مجازی هست و بچه ی من قربانی بیلان کارشده
-
ارث مادربزرگ
جمعه 9 آبانماه سال 1399 12:22
اینا باز دیگه کی هستن؟ سیاهپوش امام حسین و ستاد نماز جمعه و ردای روحانیت روی دوش پدرشون مرد خونه رو زدن به اسم مادرشون ماشین و زمینم فروختن پولشو تقسیم کردن پسرا رفتن خونه خریدن براخودشون چیه؟ کجاش اشکال داره؟ اشکالش اینجاست که مادرپدرشون هنوز زنده هست و از پدراینا که پسرخودش باشه ارث میبره و اینا هیچی بهش ندادن اگرچه...
-
ازحرف تا عمل
سهشنبه 6 آبانماه سال 1399 06:40
استوری گذاشته به زیباییت نناز به مالت نناز شخصیت مهمه بعدم قیافه ی خودشو گذاشته با ده من ارایش و روتوشوکله ی برهنه و موهای فرشده و یعنی خودش نمیفهمه حرف و عملش یکی نیست؟
-
وسط هیروویری
دوشنبه 5 آبانماه سال 1399 13:31
دقیقا وسط این هیر و ویری کرونا بازار که علاوه برانها که از قبل نیازمندکمک وحمایت بودند عده ی جدیدی از ادمها هم کسب و کارشان اسیب دیده ونیازمند حمایت هستند اینا به مناسبت دهمین سالگرد ازدواجشان به اقوام فامیل دوستان اشنایان و همسایگان و همه ی خیرین ا علام کردند که برایشان گلریزان کنندتا بروند دنبال درمانهای گرانقیمت...
-
باربری
یکشنبه 27 مهرماه سال 1399 07:31
برای یکی از دوستان از شهرخودمون کالایی خریدیم که هزینه ارسالش زیاد میشد پس بهش پیشنهاد دادیم تشریف بیاورد خودش ببرد بارش را و او امد هرچه اصرارکردیم یک ناهار پیش ما بماند قبول نکرد که نکرد گفت می ترسد حق الناس مردم بردوشش بیفتد چون باتوجه به کرونا سفر ممنوع است و تا همینجا که امده بود هم حس گناه داشت و البته مابه او...
-
چاخانها
شنبه 26 مهرماه سال 1399 14:00
اوف از این استاد کارهای حرف نشنو و دروغگوو بدقول برای اینکه مشتری رو جلب کنند درتخمین هزینه ها دروغ مصلحتی میگن در تخمین مدت زمان انجام کارهمینطور در اینکه چه زمانی کاررو انجام میدهند هم همینطور درخصوص اینکه چه کسی کار را انجام میدهد هم همچنین پس نتیجه اینکه چاخانها محدود به حسن چاخان نیستند
-
جناب وزیراموزش و پرورش باشماهستم
چهارشنبه 23 مهرماه سال 1399 05:38
شاد شاد شاد شاد شادا دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دانگ انفورچونتلی استاپ انفورچونتلی استاپ طفلکی من طفلکی همه ی مامانا با این شاد یعنی مثلا تو صنعتی شریف چهارتا ادم پیدا نمیشن ی برنامه ی خوب بنویسن هدیه کنن به روح و روان مادران ایران زمین یعنی هیچکس نیست مارو از شاد خلاص کنه البته خود شاد دانش اموز رو از گروه پرت میکنه...
-
پیراشکی لهستانی
چهارشنبه 2 مهرماه سال 1399 17:12
چه روز بی حاصلی بود صبح گفتم ی غذای جدید بپزم از حال و هوای معجزه ی شنبه ی حسن چاخان دربیایم رفتم سراغ شف طیبه پیراشکی لهستانی گفته بود نخورین از کفتنون رفته واااااااایییییییییی چقدر سختی کشیدم چقدر سخت بهم گذشت اخرشم خوب نشد اصلا خوب نشده بود ماهم مجبوربودیم بخوریم چون ناهار نداشتیم دیگه و چقدر به من سخت گذشت غرغرم...
-
کارشکنی
جمعه 28 شهریورماه سال 1399 17:49
قول داده بود این کارو انجام بده ولی بخاطر سردرد انجامش نداد خوب که فکر میکنم میبینم این رویداد تکراریه هروقت دوست نداره کاری رو انجام بده سردردش شروع میشه کاش از اول بگه نمیتونم من روش حساب نکنم فکر میکنم نه تنها خودش دوست نداره کارو انجام بده بلکه دوست نداره اون کار اصلا انجام بشه
-
امیرکبیروار
سهشنبه 25 شهریورماه سال 1399 22:16
تا دیروز ساعت دوی بعدازظهر جلسه برای ساعت پنج بود رییس بی دست و پا از صبح دونفرو کاشته بود پای تلفن که مدعوین را دعوت کنند همه برای ساعت پنج دعوت شدن خیلی هم به من اصرار کرد که بیا ساعت ده دقیقه به پنج رسیدم سرقرار دیدم نیست تعجب کردم موبایل هم جامانده بود خانه چون مکان جلسه مردد بین دو جابود رفتم جای دوم اونجا هم...
-
قشنگه
یکشنبه 23 شهریورماه سال 1399 16:47
تولد گرفته برا خودش گفتم بزار برا بعد محرم چی گفت، حدس بزنید دیگه گفت:تولد روز تولد قشنگه!!!! خدااااآاآاااا حالا کی هستی مگه حالا چی شدی مگه ی سرکون برهنه ی دروغگوی دورو ازش بیشتر از اینم انتظار نداشتم اینا همه غیبت ولی خوب دیگه بایدی جایی افشا کنم این حرفهای فروخورده را تا خفه نشم برو بگیر بزن و بکوب و برقص عکساشم...