یکسال شد
اری
یکسال گذشت
از آن شب پرحادثه
آن شب من بیداااااربودم
بر بالین بیمار تب دارم
تازه به خواب رفته بود
همان ساعت بود
همان دقیقه
ناگهان به حرف امد
یا ابوالفضل، یا ابوالفضل
و من اشک از چشمانم جاری شد
و نمیدانستم
این اشک جاری خواهد ماند
هنوز هم فکر میکنم
روح این فرشته ی کوچک
در بغداد حاضربود
و من از سنگینی داغی بزرگ
در زمان گم شده ام
لعنة الله علی القوم الظالمین