در دنیایی زندگی می کنیم که پیشرفت صنعت همه را آویزان خودش نموده است همه با تکنولوژی ،خواسته یا نا خواسته درگیر هستند.جالب است بدانیم که صنعت خود متولد دنیای اطلاعات است .اگر در دنیای اطلاعات سهمی نداشته باشی ،صنعتی نخواهی بود.اما،یک امای بزرگ با چاشنی تامل ان هم نه اندکی که بسیار،همه نمی توانند دانشمند اطلاعات شوند.بالاخص منظور مصرف کنندگان محترمی هستند، که چون نیاز دارند نه اینکه پول اضافه دارند،مجبورهستند که کالاهای مدرن پپیچیده را بخرند و پس از اندکی گذران وقت چگونگی کاربرد و روش های نگه داری بهینه ی ان را فراگیرند.اما وای به روزی که دستگاه مورد نظر خوب کار نکند.ان وقت است که کاسه ی چه کنم چه نکنم باید بدست گرفت و دل به دریا زده راهی مرکز گارانتی شوی؛که الهی خیر نبینند(نویستده دشمنی شخصی با مراکز خدمات پس از فروش دارد پس از بلایی که سر لپ تاپ عزیزم دراوردندوزیربار نرفتندودست ما هم از همه جا کوتاه،به جرم اعتماد کردن و ندانستن).بدترین کاری که هرکس در طول عمر گران مایه اش می تواند انجام دهد همین است که شال وکلاه کرده به قصد این مراکز گام برداردهمین قدر کفایت می کند که تا آخر عمر دچار ندامت و پشیمانی گردد.
در دیار کفر که همه کافر بودی،دیدند که این ظلم فاحشی است در حق "مصرف کننده".عریضه ای نوشتند و برای تولید کننده و فروشنده تکالیفی قایل شدند.در حقیقت آمدند از ان که نمی داند و خود می داند که نمی داند اما نمی تواند که بداند چون نه تخصص دارد نه وقت کافی در برابر آن که می داند و البته زیادی هم می داند،حمایت کنند.همین!البته که بسی کار دشواری بودی،اما اگر آنها توانستند ما هم می توانیم.ولی اما...
در کشور ما چه می گذرد؟"حمایت از مصرف کننده"کیلویی چند است؟برای اینکه مضنه ی بازار دستتان بیاید ادامه مطلب را بخوانید.