دل چیست و ما با آن چه می کنیم؟
...گل آدم را در تخمیر انداخته که "خلق الانسان من صلصال کالفخار" و در هر ذره ار آن گل، دلی تعبیه می کرد و آن را به نظر عنایت پرورش می داد و حکت با ملایکه می گفت : شما در گل منگرید؛ در دل نگرید....
...گوهر محبت بود که در صدف امانت معرفت تعبیه کرده بودند و بر ملک و ملکوت عرضه داشته، هیچ کس استحقاق خزانگی و خزانه داری آن گوهر نیافته، خزانگی آن را دل آدم لایق بود که به آفتاب نظر پرورده بود...
...پس چون ابلیس گرد جمله ی قالب آدم برآمد، هر چیزی را که بدید از او اثری، بازدانست که چیست اما چون به دل رسید، دل را بر مثال کوشکی یافت در پیش او از سینه میدانی ساخته چون سرای پادشاهان. هرچند کوشید که راهی یابد تا در اندرون دل دررود، هیچ راه نیافت...
متن بالا از کتاب مرصاد العباد که در ادبیات فارسی سال سوم دبیرستان اومده.داداشم دیروز داشت می خوند آخه امروز امتحان داره الانم رفته امتحان بده قربونش بشم...بلند بلند هی نوای دل دل سر می داد که با خودم گفتم:این بچه چش؟ مامانم گفت: داره با دوست دخترش حرف میزنه وگرنه آدم معمولی در روز چند بار میگه دل؟ گفتم مامان بسه! داداشم مال این حرفا نیست! داداشم آقاست!
رفتم سروقتش دیدم بله دارهفارسی می خونه.یهو به خودم گفتم: یعنی اکثر جوونای این دوره این درسو پاس کردنو باز با دلشون این جور رفتار می کنند؟