خسته و گرسنه از راه رسید
می گه یعنی من حالا باید نمازم بخونم!
شنید: خوب نخون!
گفتم: نه گول نخوری!
گفت: نمیشه پول بدم تو جام بخونی
چطور برا مرده ها میشه!
اصلا کاش یه کاغذ کربن میزاشتی زیر جانمازت تا کپیش بشه برا من!
اصلا با این همه خستگی حالیم نمیشه چی می خونم که!
کلی هم نق و نوق دیگه...
خدربیگ اصلا نخون منو تو گور خودم میزارن شما رم در مقبره ی خودتان به خاک میسپارن.
حالا خودش دلش نمیاد نماز نخونه ها
الکی انرژی مصرف می کنه که از ماها حرف بکشه
حالا نماز خونده قران گرفته دستش هی آیه می خونه می گه بنظرت این جوریه؟ این یعنی چی؟
ای بر پدر مردم آزار لعنت مگه من مفسر قرآنم؟
می گه من دارم برات قرآن می خونم تو به من فحش میدی؟