از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

توشه

کیفم رو دوشم. در حد خفه شدن پر.کیف که نیست بگید خورجین 

دو تا رساله دکتری که از استاد امانت گرفتم هر کدوم ۴۰۰ صفحه(خیلی سنگینن) 

به دست چپم دیگه کیفم جایی برا اینا نداشت 

یه نیم کیلو شیرینی که استاد برا بچه های کوی فرستاده  

تو همون دستم

پالتو چون سرما خوردمو شب موقع برگشتن هوا سرد میشه  

ولی نپوشیدمش که! گرفته بودمش دستم تا کسی اون شیرینیها رو نبینه  

شب شهادت زشته خوب 

تازه تبم داشتم همین جوریش گرمم بود

یه کاسه شله زرد  

اونم تو ظرف یه بار مصرف که باید با اقدامات ایمنی خاص حمل شه 

اونم چه شله زردی کمی داغ و مثل آش شل یه تپه دارچینم روش 

تو دست راستم

چادرمم باید جمع کنم 

الان حس میکنم دستام کش اومده و یه وجب درازتر شده 

با خودم میگم حریص جون اون کاسه شله زردو برنمیداشتی 

(خوب گرسنم بود )ولی چون اون دستمم پر بود نشد اونجا بخورم 

مجبور شدم با خودم بیارمش کوی 

اونم به چه سختی

برا توشه ی آخرتتم همین جوری هستی؟انقدر حریص؟

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ

آخی.

آره خیلی آخی. چون هنوز دستم درد میکنه.باید از این به بعد دمبل بزنم تا قوی شم.این توشه ی دنیا منو کشته...

مهرداد چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:36 ق.ظ http://mehrdadpad.blogsky.com/

اسم کتاب ها رو برات می نویسم.

حلاج / علی میرفطروس

قوس زندگی حلاج / لویی ماسینیون

اخبار حلاج / لویی ماسینیون و پ. کراوس

شطحیات حلاج / ترجمه بیژن الهی

دیوان حلاج / همون اشعار ترجمه قاسم میر آخوری . حیدر شجاعی

اینم کتابای حلاج اگه دوست داشتید میتونید بخونید

مهرداد چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ق.ظ http://mehrdadpad.blogsky.com/

سلام، خوبید. من اولین بار که وبلاگ شما رو می بینم. نوشته هاتون رو خوندم خیلی قشنگ بود. راستی چه توشه جالبی. کاش آدم حریص باشه. حریص برای توشه آخرت. خوشحال می شم به وبلاگ من هم سری بزنید.

ای کاش! ولی کاشکی رو کاشتن چیزی درنیومد!
اونم چشم. به قول بابام هر دیدی یه بازدید داره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد