از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

عادت

به من می گه چقدر شما حساسی؟

آره؟

نخیر

بنده حساس نیستم

شماها به این چیزا عادت کردین

یعنی ی روز برا من هم عادت میشه؟

نظرات 3 + ارسال نظر
اریا پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:50 ب.ظ

قهر کجا بود :)
اتفاقا اغلب اینجا سر میزنم متهی همیشه کامنت نمی گذارم که یه نفسی بکشید :)
این فلفلی و اینا قضیش چیه؟ دوزاریم حقیقتش نیفتاد

خدا رو شکر که آشتی هستین
سپاس باد شما را ای دوست که به وبلاگ ما سر میزنید.
قضیه ای نداره
یاد این شعر افتادم براتون نوشتم.این کتاب دزده و مرغ فلفلی بایبل دوران کودکیمون بود.

سینا پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:53 ب.ظ

آخ که چقدر مشکوک نوشتنیدی!
منظور از شماها نصف جمعیت بشریت بید؟

یکم از نصف بیشتر!

اریا چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ب.ظ

سلام.
کاش ما هم پوست کلفت میشدیم. عالمی داره.

به به آریا خان.
عبور به خیر مگه با ما قهری فلفلی عازم شهر فلفلی...
سرزمین عجایب اون دیگه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد