نمی خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد
نه
وقتی مجبور شد در بازار داغ سوء برداشت ها و سوء تعبیرهاو
نگاه های ی وری ی وری در کمین توطئه و
خیال های ناپرهیزگار خیانت پرور و
کج فهمی های پابرجا
راه برود
راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
نمی دانم چرا پر نکشید و از آن جا نرفت
بس که این کلاغ حریص است
برق چه کورش کرده بود نمی دانم
شاید هم پرهایش را در همان بازار ریخته باشند