-
سم خالی
شنبه 2 دیماه سال 1402 15:16
بعضی ها رو باید ببرن آریزونا رها سازی کنن ملت از دستشون راحت بشه بس که موج منفی هستن حرف هرچی رو بزنی میگه اوضاعش خوب نیست!!! واقعا؟؟؟ شما مگه متخصص جامع الشرایط هستی؟ اوووووف که بعضیهای دیگه هم حرفاشو تایید میکنن رسالت زندگی اینا پخش نا امیدی هست ابزارش تنبلی در فکر کردن هست
-
از آسیه به مهندس
شنبه 25 آذرماه سال 1402 14:51
سلام مهندس جان خوبی؟ رادار گریز شدی؟ اون از سید که محو شد و در پهنه ی گیتی گم شد اینم از شما بسرم زده زنگ بزنم بیمارستان داداشتو پیدا کنم ببینم کجایی؟
-
آموزش و پرورش
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1402 15:59
میفرمایند آموزش مثلث است سه رکن دارد معلم دانش آموز والدین! موافق نیستم آموزش دو رکن دارد دانش آموز و معلم مادر بچه را اجبار نکنید معلم سرخانه هم بشود
-
تهوع
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1402 14:39
ایده تزیین دفتر مشق ایده تزیین دفتر ریاضی چندبار در خلوت این جمله را مزه مزه کنید تهوع آور است چرا همه چیز باید تزیین شده باشه؟
-
یلدا
دوشنبه 20 آذرماه سال 1402 15:31
استاد سخت کردن همه چیز شده ایم. ازدواج آنقدر پرهزینه شده که از سبد خانوار خارج شده حالا همین بلا بر سر یلدا درحال آوارشدن است آلودگی به تجملات و تشرفات و تزئینات بی حاصل خیلی راحت فرهنگ ایرانی مان را از ما می دزدند و ما هم دل به دلشان میدهیم هیزم توی آتششان می گذاریم یلدای قدیمیها را بیاد بیاورید باهمان لباسهای...
-
نقض قانون
یکشنبه 19 آذرماه سال 1402 21:52
پایش را زد روی ترمز همانجا ایستاد درست وسط خیابان شاخ به شاخ با پاترول روبه رویی شیشه را پایین داد بدون عجله، دستش را بیرون برد و علامت داد یعنی برو عقب! اگر چه چیزی به نیمه شب نمانده خیابان خلوت و تاریک است و پلیسی نیست که چیزی را ببیند اما "حق با من است" خیابان یکطرفه است تو حق نداری بیایی. پاترول از جایش...
-
رمان نوجوان
یکشنبه 19 آذرماه سال 1402 07:38
رمان نوجوان میخوانم دلیلش بماند پیش خودم اکثرا ترجمه هستند. خودکشی خیانت فقر ناامیدی همه ی چیزهای بدی که خیلی ها فکر می کنند فقط مخصوص مکان زندگی خودشان است آنجاها هم هست تاوقتی انسان دیندار واقعی نباشد بدی همراهش است ربطی به مکان ندارد
-
از این ور یا اون ور
چهارشنبه 15 آذرماه سال 1402 13:41
بعله از قدیم گفته اند : اندازه نگهدار که اندازه نکوست. خوبه به معلمها یاد بدهیم اسم وسایل و روش های کمک آموزشی روشون هست کمک به آموزش. نه اینکه هرروز کاردستی و املای خمیری و...به جای آموزش
-
ای خددددااااا
دوشنبه 13 آذرماه سال 1402 15:06
خداوند لعنت کند آنکس که تزیین دفتر مشق را مُد کرد. اصلا و ابدا تزیین دفتر مشق برایم قابل فهم نیست. جز اتلاف وقت و اسراف کاغذ و حواس پرتی دانش آموز چه نتیجه ای دارد؟ نمی دانم چرا معلم ها به تزیین دفتر مشق توجه میکنند و بعضا تشویق می کنند به انجام این کار کریه و امتیاز برایش می گذارند و آن را نشان خوش سلیقگی می دانند و...
-
کرونا کش می آید
شنبه 11 آذرماه سال 1402 08:47
موج مکزیکی کرونا فرو نشست اما عوارض آن همچنان کش می آید یکی از آن عوارض تنبل شدن معلم ها( برخی از آنها) می باشد. معلم ها فهمیدند که می توان کمتر زحمت کشید و بار آموزش را بر فضای مجازی یا خانواده دانش آموز تحمیل کرد. و بدین ترتیب دانش آموزان تنبل و تنبل تر و اعصاب والدین بالاخص مادرها درهم ریخته تر می شود. هرچه می گذرد...
-
مادری
دوشنبه 6 آذرماه سال 1402 15:00
دست هایم بوی وایتکس میدهد وایتکس برای من یاد محبت مادرانه را زنده می کند آن روز که حالم بد بود مهمان هم داشتیم مادرم هم هزار تا کار داشت باز با این حال آمد و کنارم نشئست و با دستهای خودش لقمه به دهانم می گذاشت دست هایش بوی وایتکس می داد حالت تهوع را بدتر می کرد اما چیزی نگفتم توان بوسیدن دستهایش را نداشتم طبق معمول...
-
تنها ماندن در روز تعطیل
جمعه 3 آذرماه سال 1402 08:44
مرد خانه با دوستش بیرون رفته است بچه ها هم با خاله ی شان. خیلی راحت خداحافظی می کنند و در را پشت سرشان میبندند و می روند ولی اگر مادر خانه بخواهد روز تعطیل یکجایی برود صدای همه شان باهم در می آید که روز تعطیل روز خانواده است!!! الان هیچ کدامشان خیالشان نمی رسد که روز تعطیل است و روز خانواده! مادر بودن آدم را میخ می...
-
بچه زرنگ
جمعه 26 آبانماه سال 1402 18:40
بصورت کاملا اتفاقی و ناخواسته به سینما برده شدم و بچه زرنگ را به تماشا نشستم ولی اصلا ازش خوشم نیومد!!! حوصلم سررفت انگار تکراری بود صحنه ی بعدی قابل پیش بینی بود ی جوری بود بچه زرنگه هم که بیشتر فکر کنم شبیه بت من لباس میپوشید خلاصه که جز سردرد چیزی نصیبمان نشد
-
بچگی
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1402 22:53
توی خانه ی ما انگار فقط همین چند نفر زندگی می کنند همین بچه ها ما بزرگترها که حال و جان نفس کشیدن هم نداریم آنقدر محدوده ی دم مان وسیع است که مدام بهم یا بدیگران گیر می کنیم مدام در حال اصطحکاک و قبض بسر میبریم یا از کسی دلخوریم یا از سیر حوادث پیرامون ناله می کنیم چرا من نمی توانم انگشت دستکش پلاستیکی آشپزخانه را...
-
آه
شنبه 13 آبانماه سال 1402 19:49
آه این آه چندین سال است که از نهادمان برخاسته و همچنان جاودانه مانده است. در درونم جا خوش کرده راهی برای بیرون رفتن ندارد تا نفسی راحت برآید نمی دانم برای چه نگهش داشته ام هر روز با خودم کلنجار می روم که دهان بگشایم و چون دودی که از کنده برمیخیزد آن را بیرون فرستم اما نمی دانم کی تمام خواهد شد؟ و ذغال برجای مانده به...
-
مادر
چهارشنبه 10 آبانماه سال 1402 13:14
قبلن ها شنیده بودم سگ باش مادر نباش و یا به نقلی دیگر گرگ باش مادر نباش نمیفهمیدم یعنی چه؟!!! اما حالا که همه ی همه ی همه ی تاکید میکنم همه ی نقصهای بچه بر سر دیوار کوتاه مادر خراب میشود بخوبی با تمام امکانات درک و فهم و ذهنم این قضیه را میفهمم که میخ دیوار باش اما مادر نباش یعنی چه حتی اگر نه نه تا بشود هشتاد و دو...
-
پیکر
دوشنبه 8 آبانماه سال 1402 14:27
متعجبم از خودم چگونه شب را در خواب راحت بسر میبرم؟ مگر آدم نیستم؟ مگر بنی آدم اعضای یک پیکر نیستند؟ مگر قرار نیست درد عضوی قرار از دیگر عضوها برباید؟ پس چرا من بی قرار نیستم؟ حالم خوب است؟
-
روزها
دوشنبه 8 آبانماه سال 1402 14:27
پسر رفت و مادر هم بدنبالش روان شد. پدر برجای ماند و پسر دیگر خانواده چهار نفره در عرض شصت روز تبدیل به دونفره شد چقدر همه تاسف میخورند و دلشان را میبرند تا غزه پیش خانواده هایی که همه با هم میروند و هیچکسی برجای نمی ماند برای عزاداری
-
درد کمر
شنبه 29 مهرماه سال 1402 08:44
زانوهایم م درد می کند مانند کمر ف البته درگذشته گذشته ای نه چندان دور یعنی دقیقا دقایق و لحظه های قبل از شب جمعه دقیق ترش میشود تا قبل از نیمه شب جمعه که عزراییل سر برسد "دکتر گفته بود عمل کردن پنجاه پنجاه هست پس با چه عقلی خودش را به تیغ جراح سپرد؟" این را همه می گویند همه ی بیرون گود نشینان طعنه زن که نمی...
-
غزه
سهشنبه 25 مهرماه سال 1402 21:40
آدم هایی که ناگهان تنها میشوند به چشم برهم زدنی تمام خانواده شان دود میشود با یک بمب با یک حرکت رذیلانه با چکاندن یک ماشه تمام چهره های آشنا ناپدید میشوند حجم این درد چقدر است؟ مصیبت به توان مصیبت مرگ بر اسراییل
-
روزمرگی
دوشنبه 24 مهرماه سال 1402 16:08
شنیده ام پدر همکلاسیم دیروز تشییع جنازه شده و در خاک آرمیده با بابایش بیشتر از خودش آشنایی داشتم بخاطر شغل بابایش البته این آشنایی متعلق به چندین سال پیش بود از همان موقع ها دیگر خبری ازآنها نداشتم تا امروز که شنیدم راهی سفر شده است صدای جاروبرقی همسایه می آید فکر کنم بهتر باشد برای آسایش خودم پول جمع کنم برایش یک...
-
طوفان الاقصی
جمعه 21 مهرماه سال 1402 11:42
نصر من الله و فتح قریب
-
مدرسه
یکشنبه 9 مهرماه سال 1402 14:40
مدرسه ها شروع شد انگار در یک چرخه ی بی پایان قرار گرفتم مدرسه تابستان مدرسه تابستان هرچی فکر میکنم هیچ هدفی تو این چرخه پیدا نمیکنم انگار زندگی بچه دارها برمحور مدرسه میچرخد چقدر وقت تلف میشود تا بچه هیچی یاد نگیرد چرت بعدازظهرم با زنگ تلفن پاره شد
-
بَه
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1402 12:21
سخت ترین چیز در عصر حاضر پدر و مادر بودن هست برای هزارمین بار شاید وبینار شرکت کردم درباره تربیت فرزند همشون از اول تا آخر میخوان بگن شما والدگری بلد نیستین هر عیبی بچه تون داره از روش تربیتی شماست که چون هیچی بلد نیستین بچه رو زدین ترکوندین بعد حرفاشونم با هم تطبیق نمی کنه مثلا میگن بچه مثل ماشین نیست که دفترچه...
-
نیچه
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1402 13:36
آخ که پایش را روی گاز گذاشته و به تاخت می تازد جاده صاف و بدون دست انداز بدون مانع بدون حتی یک تابلوی خطر یک تابلوی جاده باریک می شود یا به پیچ خطرناک نزدیک میشوید نیچه ی درون که بیدار می شود دیگر بیدار شده است هیچ چیزی جلو دارش نیست می رود تا به قله برسد و از آنجا تو را ساقط کند از هستی از وجود از تک تک لحظه های...
-
واویلا
شنبه 18 شهریورماه سال 1402 14:41
بعضی وقتها گذر زمان مشکل را پیچیده تر می کند البته نه خود مشکل را چون آنچه در گذشته روی داده، دیگر تمام شده است. اما هرچه زمان پیش تر می رود آدم زوایا و جوانب پنهان بیشتری را کشف می کند بیشتر متوجه گشادی کلاهی می شود که سرش رفته است و بیشتر می فهمد راه گریزی نیست و راه جبرانش بسی سخت تر از آنچیزیست که تصورش را می کرده...
-
مهر
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1402 21:51
شهریور هم رو به اتمام دارد آخ حوصله مدرسه را ندارم کاش می شد بچه ها مدرسه نمی رفتند برای مقطع ابتدایی بغیر از اول همان شبکه آموزش کافی و بس است چرا راههای جایگزین نداریم؟ چرا انواع مدرسه نداریم؟
-
اربعین
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1402 13:18
کوله ام را برمیدارم لباسهای سفر سال قبل را میپوشم همان کفش ها را همان چادر را بسم الله می گویم سفر من آغاز شده است دیر زمانی است که در سفرم باید تندتر حرکت کنم فرصت زیادی نمانده است باید خودم را به کشتی نجات برسانم کشتی پهلو گرفته است هرسال در اربعین پهلو میگیرد تا خیل مشتاقان در پناهش آرام بگیرند وای بر من اگر جا...
-
#اربعین
دوشنبه 30 مردادماه سال 1402 17:19
این روزها کاری نمی کنم سرگردانم دور خودم میچرخم کاش این روزها زودتر بگذرد روزهای در خانه ماندن روزهای تلخ جاماندگان اربعین دوری و دوستی باورم نمیشه آدم را چنان می شود که حسرت خستگی بر دلش می ماند حسرت بی خوابی و تاولها گرما و گرما و گرما چه فراغی چه فراغی کاش بشود این روزها کوله ام را بندازم روی دوشم بزنم به دل جاده...
-
گفت و گو
یکشنبه 29 مردادماه سال 1402 13:17
بچه اول: اگه راست میگی کدوم دریا رفته بودین؟ بچه دوم: نمی دونم. اسمشو یادم رفته. بچه اول: پس اگر من بگم تو نباید همونو بگی.ما رفتیم دریای خزر. بچه دوم: آره آره ما هم رفته بودیم دریای خزر. بچه اول:اِ ، قبول نیست تکراری بگی .... و این گفت و گو ادامه داشت