اول با دو ساعت و نیم تاخیر نوبت من شد
به محض ورود هنوز ننشسته بودم که پرسیدن چند ساله هستی؟
بعد گفت یک مقداری سنتو کوچیک نکردی؟آخه بهت میاد متولد چهل باشی!!!بعد نگاه با تعجب منو که دید گفت یعنی چهل سالت باشه!!! این درحالی بود که خانمای پشت درب انتظار کاملا برعکس این خانم به من گفتند تازه فارغ التحصیل شدی؟!!گفتم نه من از خشک شدن مهر کارشناسی ارشدم چندین ساله میگذره تعجب کرده بودن!!!
سوالاتی راجع به خودم و پدر و مادر و خواهرو برادر که کی هستن و چی خوندن و چه کار می کنند و ...حتی چقدر حقوق میگیرن
بعد درخصوص چرندیاتی که تو تحقیقات محلی اطرافیان و دوستان و آشنایان محبت کرده بودند خودم و تک تک اعضای خانواده رو زیر سوال برده بودن پرسشهایی مطرح نمودند
و اینک سوالات عقیدتی سیاسی:
نیم صفحه قرآن خوندم
حمدو سو ره نماز
نحوه انجام غسل و و ضو
غسل جبیره ای
فراموش کردن سجده و تشهد
چه دعاهایی می خوانی؟
مضمون دعای جوشن کبیر
شب قدر کجا بودی؟
برای چه قرآن به سر میگذاریم؟
فرق توسل با توکل چیست؟
معنی ایاک نعبد و ایاک نستعین
یک آیه درخصوص ولایت
یک آیه درخصوص معاد
بچه انتخاباتی شرکت کردی؟
به کی رای دادی ملاک انتخابت چی بود
چه تظاهراتی شرکت میکنید چرا
نماز جمعه میروید
چه نمازهایی میخوانید
مراسم مذهبی کجا می روید
چرا داوطلب چنین شغلی شدی؟
بیداری اسلامی چیست؟
چرا مرسی شکست خورد
چندتا ازسوره های قرآن را نام ببر
از قرآن چه درسهایی میگیری
مرجع تقلیدت کی هست؟
آخرین بار کی به رساله مراجعه کردی؟
دلایل لزوم ولایت فقیه
مناسب های تقویم در همین هفته
نام امامان نهم و دهم
دوران دانشجویی چه کارهایی کردی
وظیفه ما در عصر غیبت
وظیفه ما برای حفظ انقلاب
باقیشم یادم آمد باز مینویسم
البته این پست هیچ ارتباطی به وبلاگ آسیه ندارد
محض انتقال تجربه نوشتم