کابوس بی ابی رهایم نمیکند
خوابهای جورواجور بی ابی
دبه های بیست لیتری بدست
توی صفی طویل تر از نفت سفید و کوپن
از تشنگی جان دادن مردمو
شنا در استخر شخصی مسوولین
مهاجرت داخلی و
خالی شدن مرزها
هجوم ملخ هاو
انبوه سرقتها بخاطر بیکاری شاغلین بخش کشاورزی
تشنگی مردم و بی اعتنایی مسوولین
کوپنی شدن حمام و بازار سیاه کوپنش
ارتش دراختیار مسوولین
برای دور نگهداشتن مردم از چشمه های طبیعی
شستن ظرفها با ادرار بخاطر بی ابی
من هستم و شب و هرشب کابوس بی ابی
حداقل هسته ای ر نگه میداشتین برا زمان خشکسالی
خدایا خودت رحم کن در این دوران بی ابی
خدایا ما امام حسین نیستیم طاقت بیاریم به بی ابی
خدایا
یا غیاث المستغیثین
انقدر زرت زرت فرت فرت نرید هی دوش بگیرید
اسراف در حمام رفتن نداشته باشید
نمیشه بریم یخهای درحال ذوب قطب رو بیاریم بریزیم پشت سدها و مصرف کنیم؟
به کره زمین هم کمک میشه اینجوری
عوضی اونا ذوب بشن بریزن تو اقیانوس سطح اب بالا بیاد و خشکیها ناپدید بشن
ما برمیداریم اینا رو استفاده میکنیم
نه خانی رفته نه خانی امده
اصلا اب از ابم تکون نمیخوره