لمیده در درون مبل
خزیده به زیر پتو
می اندیشیدم
در این سرما
به یک کاسه اش رشته داغ داغ
از ذهنم گذر نکرده بود هنوز
هوس اش
که زنگ خانه بصدا امدو
رسید یک کاسه اش
از طرف خاله جان
اما سرد سرد بود مثل هوای زمستان
گرم.کرده و خوردم اش داغ
چقدر شکم عزیز است برای ما
سلام. من از وبلاگ نویسای قدیمی ام. دوباره وبلاگمو بروز کردم . میخام مطلب بزارم. خوشحال میشم تبادل لینک کنیم و سر بزنید. اگر موافق بودی برام نظر بزار.
سام باید سرفرصت وبلاگتون رو مطالعه کنم بعد لینک بدم.ممنون