از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

همیار!!!

دراغاز این روز شلوغ

که دلم میخواهد زودتر غروب از راه برسد

تا برسم به آنجایی که دوست دارم

آنجا که همیشه فکر میکردم اگر بروم موفق ترین خواهم بود

امروزی که از فرط تعدد برنامه

 غذایی راحت پخته کردم تا اشپزی زیاد وقتم را نگیرد

آمدم تو صفحه ی بلاگ اسکای

چون بالاخره اینترنت خریدمو

چون تشنه ای بر لب جوی

چشمم افتاد به وبلاگ " اینک"

بعد از پسرتنها که رمزی شد و

ورونیکا که دیگر نمینویسد

و کفترچاهی ی جفت که همه اش رمزی نوشتو

چیزهای دیگر

 دنبال یک وبلاگ روزنگاری خوب بودم

اما نیافتم

این اینک هم عجیب و ناملموس

نوشته های یک زن به قول خودش همیار

یا همون هوو

زن اولی که بر سرش هوو نازل شده است

و راضی است

بگو سییییییییب

هلووووووو

گلابیییییییییی

از هوو و شوهرش هم عجیب تعریف میکند

و البته دفاعی منطق وار

همچنان مینویسد

همسر امشب خانه ی زهراست

مو به تن من سیخ میشود

زهرا همان همیارش

همیار را از کجا اورده؟

قرار است در چه همدیگر را یاری نمایند؟

اوه! شاید منظورش داشتن یار مشترک است

مثل هم سایه

 مرد بعنوان همسر

باید خیلی هنرمند باشد

تا زنش را راضی نگه دارد

حالا چجور میتوان همزمان دو زن را راضی نگهداشت؟

خدا داند

هرچند بفرموده ی خدا هم نمیتوانید عدالت را برقرار کنید.(خطاب به اقایان)

زن دوم شدن یعنی 

شوهر اجاره ای داشتن

یعنی مرد دیگری را به عاریه گرفتن

و شاید از بیشوهری بهتر باشد

اما زن اول بودن کجایش میتواند خوب باشد؟

و باز یاداور میشوم

من قضاوت نمیکنم راجع به هیچ چیز

بروم درپی کارهای خودم

 صوفی مسلک شده ام

تحت تاثیر مولانا

صدای تراکتور می اید

البته خودش نمی اید

این صدای اسپلیت همسایه است


بعدا نوشت:سرکارهمیار فرموده اند ما مالک شوهر نیستیم که جریان عاریه صحت داشته باشه اما من میفرمایم ما مالک تن خود نیز نیستیم ولی میگوییم  دست من و اختیار جسممون را داریم میتونیم دستمونو ببریم یا حتی ازهاق نفس کنیم .

در بحث ازدواج نیز همین است بعلاوه اینکه پیوند روح و جسم ادمو بشدت درگیر میکنه 

شوهر ادم همسر ادم است کالا نیست که چون یکی دیگه نیاز دارتش بگیم بفرما

و معلوم نیست اگر ما نیازمان بیش از قبل شد همیار از حق خویش میگذرد یا نه؟ 

یا اگر نیاز همیار بیشتر شد چه؟زن اول از حق خود خواهد گذشت؟

ایثار در این محدوده ها معنایی ندارد

بالاخص که ما زن هستیم و در قانون تک شوهری محصور


کی قرار است زنها خودشان را ببینند؟



نظرات 1 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 10:03 ق.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام و
درود فراوان بر شما،آسیه بانوی عزیز❤

خدا داند که اون خطابه ی داخل پراتز تان را که خواندم.تو دلم گفتم؛همراه با پس گردنی

لحن نوشتاری شما را دوست میدارم

سلام ممنون از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد