از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

کار

رفتیم خیار چینی

خوشحال و شاد و خندان

که کاری راحت و روح افزا جسته ایم

هم در دامان طبیعتو هم فعالیت بدنی و هم درامدی حلال

سطلی برداشتیم

لیدی وار

روان شده به سمت جالیز

هی

امان از خامی و بی تجربگی

نرم ولطیف

دست به زیر بوته برده و

اه از نهادمان برخواست

این خیاری که براحت الحلقومی میخوریم

حال درشکل خیار تازه یا خیارشور

پرزهایی دارد تیغ وار

که فرومیرود در دست هنگام دست بردن

هوووم

ساعتی پنج هزارتومان که این حرفها را ندارد

نیم نگاهی انداختیم بدیگران

دیدیم هریک یا دستکشی دارند یا

دستشان را با پارچه پوشانده اند

گرم کار

خلاصه که ما بیخیال تیغها شدیمو

گمان بردیم هر تیغی اگر کفاره ی گناهی باشد

چه از این بهتر

یک تیرمیشود و چندین نشان

ورزش است بدون شهریه

تفریحی است در طبیعتی زیبا

خزان گناهان و

بهار جیبمان


ولی خیلی زود تمام شد

حالا این پانزده هزارتومانی که

ده هزار ان خرج رفت و امدمان شد و

کمری امیخته به درد جا گذاشت

را باچه دلی خرج کنم؟

حیف است این پول

بهتر است بماند

برای روزی روزگاری که تورم نباشد


کاش بیت المال مسلمین هم تیغ داشت



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد