از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

نوکری

دیشب بعد از شام زدم بدل اشپزخانه

برای کمک

تا ببینم چه خبره

اونم با پارتی

هرکسی حق ورود نداره

هوم

نظم خاص خودشو داشت

کار اضافه ای رو زمین نبود

برا تازه واردی مثل من،

عین مورچه های کارگر بودن

هرکی کارخودشومیکرد

بی سروصدا

بی های و هوی

همراه با ی حس غرور

منظم و مرتب

کاش تو باقی کارا هم همینجور بودیم

متحد

همدل

منظم

کاردان

من اگرچه حس پیام بازرگانی داشتم اون وسط

اما

شیر ابو بازوبسته کردمو

پودر رختشویی دادم دست ظرفشورها

نانهای اضافه رو جمع کردم

صندلیها رو چیدم

براخودم کار پیدا کردم،

البته دربخش جارو زدن حسینیه

پست خالی زیاد بود

که بعلت تکراری بودن 

نپسندیدمش

هرچند با همین جارو زدنها

مجوز ورود به اشپزخانه رو گرفتم


کوفت بزنه این اینترنت

فایل منو دانلود نمیکنه

منم مجبور میشم بیام بلاگ اسکای منتظر بشینم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد