یک باره دیگه انتخاب نشدم
دیگه شرکت نمیکنم
خیلی ناراحت شدم
اگرچه هی به خودم میگم
از اقبال و ادبار دنیا نباید ناراحت بود
ولی قلب ما که از فطرت دور افتاده
در حجاب ظلمت فرو رفته
این حرفا حالیش نیست
اینجا نوشتم که یادم نره
قراره دیگه شرکت نکنم
یاد دختران نینجا افتادم
فکر میکردن حتما برنده میشن
خودزنی هم کردن
و رباط پاره کردن
مچ پا شکستن
قومیت طرح شد
چشماشون برق میزد
ولی برق نگاهشون ب ی اشک پنهان تبدیل شد
وقتی پنجم شدن