وای خدا
این دونفرباز افتادن به جون هم
و چطور روشون میشه زنگ میزنن به رییس کل
اشک میریزن و ناله و زاری پشت تلفن
ی کاری کردن دیروز
ماچهارنفر که مثلا نیروی کمکی هستیم
فی سبیل الله
دلزده شدیمو دنبال ی عذری هستیم که دیگه نریم
از خدا رومون نمیشه بزاریم بریم
وگرنه من خجالت میکشم این دوتا
گیسوگیس کشی راه میندازن در جمع مردان
بعدش غش می کنن
بعدش میرن رو اعصاب ما
برای یارکشی و جمع امتیازات
مشکل اصلی اینه که زیردست از رییس بیشتر بلده
بعد مجبوره مدام کارهای از هم گسیخته و بی پایه ی
رییسو راستوریست کنه ضمن انجام کارهای خودش
خانم رییس هم ریاستگریشو میکنه و پولشو میگیر
ما هم که نخودی هستیم و اورژانس اب قند