از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

آذر1400

هیچی دیگه

از فردا

باز آمد بوی ماه مدرسه

...

یاد اول مهرهای قدیم میافتم

شکوفا میشوم

یاد عصرهای پاییزی بخیر

 پای تلویزیون خانه ی دایی

دراز به دراز

پسرشجاع 

و کیفی فراکهکشان( کسره کاف)

 تی وی دایی رنگی بود 

تی وی ما سیاه و سفید


راستی بنظرتان

اگر در ایران تبلیغ فرزندکمترزندگی بهتر نمیشد

و خانواده ها به همان سبک قدیم خودشان فرزند داشتند

و الان مثلا جمعیت ایران صدوهشتاد میلیون بود

ایران چه شکلی بود؟

 این مسیله میتواند موضوعی باشد برای هفتاد مثنوی هفتاد من

اگرچه بنظرم مشغول کردن ذهن به فروض خیالی بی حاصل

اتلاف وقت و عمر است

اقای دکتری معتقدند

دراینصورت از قحطی و تشنگی هلاک شده بودیم

من حرف ان اقای دکتری که همه استاد خطابش میکند را قبول ندارم

و ایشان افسوس میخورد برای من و تحقیر میکند من را و برچسب میزند که...

واقعا این مدل حرف زدن هیچ جا جواب نمیدهد

شما مراقب باشید برچسب نزنید

تحقیر نکنید

اگر میخواهید خرتان خریدار داشته باشد




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد