کتابخانه بودم
طبق معمول کتابهایی که عودت داده بودم
در سیستم برگشت نخورده بود
اینجور مواقع
رفتار کتابدارها ناگهان دگرگون میشود
مثل قاتل زنجیره ای با ادم برخورددمی کنند
اگرچه این وصله های ناجور به من نمیچسبد
اما ناراحت شدم
و برای پیشگیری از هرگونه درگیری لفظی احتمالی
محل را ترک کردم
وقرار شد فردا زنگ بزنم
چرا؟
چون سه فروند کتابدار تنبل
که در میزگرد گفت و گو از سر بیکاری قرار داشتند
گفتند فردا نگاه میکنیم
اگر کتابها نبودند
انوقت بیا برای تعیین جریمه!!!
در حالیکه میتوانستند همان موقع
یک نه بزرگ به تنبلی بگویند
و قفسه را نگاه کنند
سر راه یک دفترچه خریدم
من بعد هر کتابی که پس میدهم
از ان تنبلها امضا میگیرم که پس داده ام
این بار چندمشان است
که من را به بی نظمی متهم می کنند
کاش یک نیم نگاهی هم به خودشان بیندازند
حالا نمیدانم کتابها را چه کرده اند؟
کتابدارهای تنبل روحانی مشرب