از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

مرگ

او هم رفت...

سرم درد می کند

همه ی نزدیکان متوفی 

از مردو زن

پیرو جوان

نعره میکشیدند

من دیده بودم

زنها در مراسم خاکسپاری جیغ میکشند و 

غش می کنند و دهانشان قفل میشود و...

ولی مرد ندیده بودم به این وضع عربده بکشد

ان هم این مرد

سربه زیرو ارام و موقر و موجه و متین

ان هم مرگی که قابل پیش بینی بود

بعلت سن بالا و انبوه بیماریهایی که ان عزیز از دست رفته را بشدت آزار میداد

و ما دست به سینه نگاه میکردیم

و البته بین خودمان و مرگ فرسنگها فاصله میدیدیم

و من نگاهم دنبال

انها بود که سربرهنه و ناخن کاشته به تماشای

تدفین متوفی نشسته بودند

و حتما این روز را مثل ما از خودشان خیلی خیلی دور میدیدند

راستی اینها از مرگ نمیترسند؟

شاید ما ترسو هستیم و

مرگ ترسی ندارد



جنازه را آرام آرام به طرف گور می برند

سه بار روی زمین می گذارند و بعد در کنار خود گور لختی تامل می کنند

روحانی اعلام کرد نامحرمان بروند عقب و

محارم بیایند جلو

متوفی نه عدد نوه ی ذکور داشت

تا دور کفن را بگیرند و بگذارند داخل گور

ما چی؟

چه کسی تک فرزند دارهایی که دیر ازدواج کرده اند را داخل گور خواهد گذشت؟

دنیای بدون محارم برای یک زن مسلمان چه شکلی است؟

یاد تدفین حضرت معصومه افتادم

که هیچ محرمی نبود و دو سوار آمدند ...


نظرات 1 + ارسال نظر
بهشت سه‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1400 ساعت 10:07 ق.ظ http://nochaagh.blogsky.com

سلام عزیزم.خدا روح اون خانم را شاد کند که...

الهی آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد