پایش را زد روی ترمز
همانجا ایستاد
درست وسط خیابان
شاخ به شاخ با پاترول روبه رویی
شیشه را پایین داد
بدون عجله،
دستش را بیرون برد و
علامت داد
یعنی برو عقب!
اگر چه چیزی به نیمه شب نمانده
خیابان خلوت و تاریک است
و پلیسی نیست که چیزی را ببیند
اما "حق با من است"
خیابان یکطرفه است
تو حق نداری بیایی.
پاترول از جایش تکان نخورد.
چراغ داد
یعنی منتظرم چون حق با من است
پاترول تصمیمش را گرفت
عقب رفت
رفت تا سر تابلوی یکطرفه شدن
و او خوشحال از اجرای قانون
با سرعت مورچه ای خیابان را طی کرد
از جلوی پاترول که رد میشد
دستی به نشانه ی دوستی برایشان تکان داد
او رفت و
پاترول با نقض قانون
خیابان یکطرفه را طی کرد.
اما همین او
هیچ تکلیف شهروندی در خود حس نمی کند که به ناقضین سایر قوانین تذکر بدهد
چرا؟؟؟؟