از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

جغ جغه

صدای جغ جغه ی کفش بچه می آید

نمی دانم نوه ی همسایه است یا دختر آن یکی همسایه

هر که هست

کوچه را شادمانه گز می کند

می دود

و جغ جغ کفشش را می‌شنود

و لذت می‌برد


کاش من هم اعصاب تحمل جغ جغه ی کفشش را داشتم

و اینجا که تضاد منافع پیش می آید

باید برویم سراغ فلسفه

آزادی 

برای چه کسی؟

تا کجا؟

برای چه هدفی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد