از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

از انچه ناراضیم

همه انچه که نباید اینگونه باشد

کابوس


دیشب باز کابوس خوابگاه دیدم

من که در زمان کرونا گم شدم

هنوز منتظرم شهریور بشه



تا چندسال میخواد کش پیدا کنه؟؟؟


بازی

با بچه دعوا میگیره که چرا با این یکی بچه بازی نمیکنی؟؟؟

خوب بچه است دیگه

دوست نداره بازی کنه

فکر می کنی با دعوا و فحش میتونی وادارش کنی؟؟؟

خیلی حرفها داشتم که بهش بزنم

ولی نگفتم

یکی گفتم

باز پشیمون شدم که همون یکی رو هم گفتم

این ادمی که انقدر منطق داره

حداقل با محبت و زبان خوش بچه رو تحریک کن

نه با دعوا و فحش

کرون

کرونا می تازد

ترک تازی میکند

و ما به او میدان میدهیم

با همه ی ندانم کاریهای منفعت طلبانه ی خویش


عمه هم درگیر شده است

بهمراه شوهر و فرزند

باز خداراشکر که شوهر و فرزند

حالشان بهتر است

و به عمه جان ما میرسند

ولی فهمیدم

کرونا در شهر کوچک

بهتر است از کرونا در شهر بزرگ

کرونا در شهر بزرگ پرهزینه تر است تا شهر کوچک

ادمها در شهرهای کوچک بهتر به هم کمک می کنند تا شهرهای بزرگ

هر بیمار کرونایی با درگیری ریه

بستری در منزل

نیاز به سه شخص سالم دارد

برای مراقبت و رسیدگیهای تمام وقت

تهیه ی داروهای طب سنتی و شیمیایی

انجام تزریقات

فراهم کردن وسایل جانبی مثل اکسیژن، قلیان، بادکش

ماساژ

مراقبت از بیمار بهنگام ترک بستر(چون احتمال غش کردن بعلت کمبود اکسیژن هست)

پاسخگویی به سیل مشتاقان و احوالجویان

پختن غذاهای مخصوص کرونا

ابمیوه گیری و خرید

تهیه ی شیره!!!(تجربه شخصی+دستورالعمل یواشکی پزشک)


سخت و پر هزینه

حمام برای بیمار کرونایی سم است

حمام ممنوع(تجربه ی شخصی+دستورالعمل پزشک معالج)

استعمال قلیان عرق نعناو گلاب(دو تا قلیان باشه مخلوط نکنیدها)

زنجفیل

نخودآب و ماش

کبک

سوپ 

ابمیوه(سیب، هویج، مرکبات)



محرم 1400

کرونا باعث شد خادمین واقعی خودشان را بشناسند

بعضیها مثل مسجد ما

از سر رفع تکلیف

چهارتا صندلی و کمی فرش

گذاشته اند توی حیاط کوچک مسجد

ظرفیت که پر میشود

در را میبندند!!!

درحالیکه نزدیک مسجد

حیاط مدرسه هست

حیاط بزرگ و خالی یک اداره دولتی هست

و زمین خالی موروثی هم هست

میتوانسند اینها را بگیرند برای عزاداری

اما

کار راحت را انتخاب کردند

خوب دیگر

همین است

اجرای پروتوکلها ظرفیت می خواهد


کرونا همسایه

همسایه میهمان داشت

سه دستگاه خودروی سواری با پلاک غیربومی

و یک دستگاه خودرو با پلاک بومی

سحرگاه هم باهم  رفتند شمال و دریا!!!

بعد از آن هم قراراست بروند پایتخت برای دکتر!!!

بتازگی هم زیارت امام رضا علیه السلام بودندچ

و قبل تر از آن چنند روزی در زادگاه شوهرش اقامت داشتند

همیشه در سفر!!!!

قبل ترتر از آن باز دریا بودند و

و قبل از این هم تهران بودند

و خیلی  خوش میگذرانند

چون دسته جمعی به سفر میروند

و برنامه ریزی های منظم و پیوسته ای  برای بار بعدی و بعدی و بعدی دارند

روال ثابت تابستانهای هرسال

و امسال

سال گذشته کمی از کرونا میترسیدند

ولی امسال دیگر طاقت ماندن در خانه ندارند


ولی ما کلا مرغ خانگی هستیم

نشستن و ماندن در خانه برایمان راحت تر است

هرچند ماهم تفریحات بیرون از منزلمان را از دست داده ایم

و سخت در مضیقه ی تفریحی هستیم


محرم هم که نزدیک است


خدایا

من دیگر دعای هفتم صحیفه را هم نمی خوانم

چون یکدست صدا ندارد

اگر همه باهم میخواندند

تا الان کرونا از ایران رفته بود

ولی در دستورالعملهای ستاد کرونا

خواندن دعا جایی ندارد

چون انها سکولار هستند

روحمان را رها کرده ایم

چسبیده ایم به جسم

خوب روح اگر قوی باشد جسم را کنترل میکند

ولی ما روح را نمیشناسیم

در چنگال قوه ی خیال اسیریم

و عقل را تعطیل کرده ایم



یزدانی باخت و طلایی نشد

عرشا اقدسی آسمانی شد

زاکانی شهردار.


بعدا نوشت: رفتارهای همسایه بشدت مشکوک است

فکر کنم بیمار کرونایی دارند

ولی مرموزانه مخفی می کنند

یادم آمد از اوایل کرونا

همین همسایه قرنطینه ی کامل کردند خودشان را

حتی خانه ی والدین هم نمی رفتند

انقدر ضدعفونی به پوستشان زدند

که نزدیک به کزاز شدند

توی کوچه که همسایه ها را میدیدند

بسرعت دورمیشدند

و الان دیگر بریده اند


این روزها

دا شتم امیدوار میشدم

اما

زمانه ای که در ان ثروت حرف اول را میزند

در جواب انتقاد میگویند

دیگران انقدرهم پاسخگو نیستند!!!

همین

یعنی خفه شو حرف نزن




طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی

عحجب طرح صیانتی شده است

اگر یکمریخی از بالا نگاه کند چه میبیند؟

موجی ازهشتک و هوچی گری!!! 

یعنی از آن بازیهای کثیف عمروعاصی است

همه ی آنهایی که تادیروز برای خوزستان یقه پاره میکردند

الان خوزستان را به فراموشی سپرده اند

مگر مشکل خوزستان حل شده است؟؟؟

فرض کنیم فقط  حمایت از یک موضوع ممکن بود

یا خوزستان یا حذف طرح صیانت

کدام یک مهمتر است؟؟؟


خیلیها فقط طبق روال بی بی سی

الکی فحش مینویسند

و سیاه نمایی می کنند

نقد منطقی را من فقط دوجا دیدم

که یکی از انها نقد نبود

تصویرپسااجرای طرح بود

شما هم اگر متخصص دراین امر هستید و نقدی دارید

در چهارچوب منطقی بیان کنید


بعضیها بدجورخودتحقیرگرهستند



کیمیا2

بعله

کیمیا آلمانی شکست خورده در المپیک


و عکس العملهای بسیار تحیرآوری که میشود رصد کرد

بعله

وبازهم بعله

کلاغ قارقار می کند

قورباغه قورقور

درهرکجای جهان که باشد همین است


اما انسانها

فرق دارند

چون حیوان ناطق هستند


تصمیم گرفت از ایران برود

به جای بهتر

و رفت

این یعنی ایرانیها شما باشید و حوض خودتان

 من رفتم


تو رفتی و ما ماندیم

تو باختی و مامی مانیم


این تنها حقیقتی است که می شود لمس کرد

برای ما فروغی مدال می اورد

اصلا نیاورد

مدال المپیک برای ما اش و نان نمیشود

پهلوانی برای ما مهم تر است

ارزش ها برای ما ارزش دارد


فقط شد سوژه ی یک مشت خودتحقیرگرمنافق

انها هم که بلدند برای خودشان سوژه بسازند

مثلا می روند قایم می شوند

می گویند مرا دزدیدند


واقعا اتفاق مهمی افتاده است؟؟؟

حالم


حالم حسابی گرفته شده

چون یکم حسودم یکم بخیل

البته شایدهم انتظارات بی جا دارم


ولی شما مثل اونا نباشین

آدمهای افتضاحی هستن


هدف گذاری


تصمیم گرفتم

عمروعاص بشوم

پیش بسوی هدف

از صاف و ساده و صادق بودن

از پایبند بودن به اصول چیزی حاصل نمیشود

مثل روحانی و ظریف

خوب است دروغگو و کم حافظه بشویم

باری به هر جهت باشیم

جلو روی حاج قاسم بگوییم نوکرتیم

درنبودش  چیز دیگری بگوییم

والسلام

روزمرگی

پنکه می چرخد

تی وی روشن است

یک مهتابی روشن است

فقط یکی

اتاق تاریک است

ولی برق اضافه روشن نمی کنیم

چون متکبر نیستیم

نه اینکه اصلا نباشیم

نه

درجه اش پایینتر است

نه خیلی پایینها

در مقایسه با مصرف کنندگان کاخ نشین

همچون ع.ک که فیش برقش راخاضعانه منتشر کرد

یک مقداری وضعمان بهتر است

چون اندک وجدانی داریم

برای مصرف کم و کمتر برق

برای کمک به همه ی مردم ایران

لا ضرر

ما مجبور شدیم خانه مان را تخلیه کنیم

چون

همسایه خانه اش را داد به بساز و بفروشی

و بساز و بفروشی با شهرداری رابطه زد

کل دویست متر را برد زیر ساخت

و دو طبقه هم اضافه ترساخت

و اینچنین به قول کارشناسان

خاک انجا سنگینی کرد و

خانه ما و همسایه ی دیگرمان فرو نشست

سقف از دیوار جدا شد

همسایه انقدر حرص و جوش کرد تا مرد

از حقی که ضایع شد و

دادگستری هیچ ملجا و پناهگاه امنی برایش نبود

درست است خانه های ما سی سال قدمت داشت

ولی ترک نداشت

سقفش به دیوارش چسبیده بود

ما در ان زندگی میکردیم

ولی با این ساخت و ساز غیرقانونی

با ضرب و زور ماده صد

دو خانواده بی خانمان شدند

ان یکی همسایه خانه اش را داد 

و یک واحد اپارتمان گرفت

ما هم خانه مان را دادیم

و امدیم اینجا

ولی دلمان راضی نیست

از حقی که تضییع شد

و فریادرسی نیست

الان قدرت تعمیر انجا را نداریم

چون اصلا قابل تعمیر نیست

قدرت کوبیدن و ساختن هم نداریم

چون دشمن شمارهدیک مردم

یعنی دولت بنفشهانقدر همه را تحت فشار گذاشته است

که هیچ سنگی را نمی توان روی چوبی گذاشت

و اینک بساز و بفروشها دور ما پرواز می کنند

و ما باید یک حیاط دربست را از دست بدهیم

و یک واحد بگیریم و سه واحد دیگر را تحمل کنیم

یا برویم در همان خرابه زندگی کنیم

این روزها

عجب روزهایی شده

همش یاد سریال لاست می افتم

انگار تو اون فضا هستم

هر لحظه ی اتفاق جدید 

کرونا

و بی برقی

بی ابی

و حالا میگن وبا!! 

راست یا دروغ نمیدونم

طالبان هم که همسایه شدیم باهش

دور و اطراف هم خبرای دیگه ای هست

من الکی سرخودمو شلوغ کردم با کارای پاره وقت بی ارزش

سه تا کلاس مجازی اسم نوشتم

هر سه تاش شده همزمان

چون موقع ثبتنام نگفته بودن زمان کلاسها کی هست

حالا باید دوتاشو افلاین برم

که اصلا دوست ندارم

حالا خدا کنه خوب باشن

پارسال که پانصدهزارتومان ضرر کردم

بخاطر بازخوردهای مثبت دروغی که بقیه گذاشته بودن


هیچی دیگه

در گرداب بی حاصلی

دست و پا میزنیم



مسافر

دنیا

برزخ

ملکوت

هرکدام قواعد خودش را دارد

انجا دیگر نمیتوانی حرف بزنی

اگر طبق قواعد آنجا عمل کرده بودی که فبها

اگر نه. که نه دیگر خسر الدنیا و الاخره

فهم این سفر سخت نیست

ولی برخیها باد بر غبعب می اندازند

و فکر میکنند هرچه بیشتر توهین کنند

به مقدسات مردم

جایشان گرمتر و امن تر میشود

یکی

فکر میکنه 

با عقل کوچک بشریش

میتونه به همه چیز رنگ انتقاد بزنه

چقدر مایوس کننده است


دوست دارم برم سفر

حداقل یک زیارت بیست وچهار ساعته

خیلی بی اراده شدم

فکر میکنم یدفعه کرونا در من ظهور کنه

در غربت چه کنم؟؟؟

کرونا بیماری خفنی است

اگر از نوع خفنش بیاید سراغتان

حالا هم که انگار همه ی بشریت در طول تاریخ واکسن زده اند

غیر از ایران!!!

نسل ماهواره ای فقط حرف ماهواره را ادراک میکند

حتی حاضر نیست بپذیرد

که یک روزی خواهد مرد

یا این دنیا خدایی دارد

انگار یک ماسون داشت سخنرانی میکرد



اسپلیت

در این ظهر بهاری اما گرم

خوابم می اید

بشدت

اسپلیت از کار افتاد

چش شد یهو؟

در این گرما

یاد کلرا افتادم

دوست هایدی در شهر

چقدر خوب میشد

اگر ماهم

خدمه داشتیم برای کارهای منزل

و یک معلم سرخانه ی همیشگی برای تعلیم و تربیت بچه ها


اسرار

اعصابش سرجایش نیست

بداخلاقی میکند

حوصله ی حرف زدن ندارد

همه این را فهمیده اند

ولی علتش را نمیدانند

پس

هرکسی 

از ظن خود شد یار او

و کسی نجست اسرار او


حالا بعد از چند وقت

اسرار برملاشد که

خانمش مریض است

و این مرد از ان مردهاست 

که جانش به خانمش بند است

دعا فراموش نشود

لطفا

خانه داری هنر است

عکس همسرشهیدش روی قبرش بود

عکس خودش نبود

آری

او از آن زنان شجاعی بود

که برای عزت و آبروی کشورش و اسلام

شوی به میدان رزم فرستاد

و یکتنه یتیمانش را بزرگ کرد

و اینک در خاک آرمیده است

او خانه دار بود.


اقایان داوطلبان ریاست جمهوری

خانه داری دلیل بر بی ارزشی و کسرحیثیت انسانی نیست

که آن را بازیچه ی توهینها و تحقیرهای خود قرار داده اید


مچکریم

شاعر میگه

مهرکردند و دهانش دوختند!!!

اینو که دیگه حتما شنیدین.

حالا 

ی عده هشتک راه انداختن

روحانی_مچکریم!!!!


ادم در تحیر فرو میره

اینا کی هستن که از حاج حسن مچکرن؟؟؟

اوووه

بزار ببینم؟؟؟؟؟

اها

فامیلاشن

یا اونایی که با رانت دولت روحانی به پول و پله میرسن

اقازاده ها و....

و البته کسانی که خبث طینت دارند.


و ماهم مچکریم 

اگر بروی و دیگه برنگردی

نه خودت

نه ی کسی مثل تو

غزه

زندگی در غزه

رنگ و بوی دیگری دارد

خاک و خون آغشته اند و

عشق ها پرپرشده

کاش دستمان میرسید

جای هشتک غزه

سطل ابی بریزیم

تا اسراییل را اب ببرد 

فطر1400

دورش بگردم

صبح بیدارشده میگه هفت سین بچینیم

فکرمیکنه نوروز

بعله دیگه نوروز آداب داره

عید فطر غیراز نماز هیچی نداره

که بچه بدونه هرعیدی نوروزنیست


همه ی اعضای خانواده رفتن بیرون

من مانده ام تنهای تنهاااااااا


دیروز ی درو تخته ای بهم خوردن

من رفتم مراسم جزخوانی قرآن

بغل گوشم بود ولی خبرنداشتم

فقط هم تلاوت قران خالی نبود

تفسیر قران وطب اسلامی هم داشتن

با نماز جماعت و سخنرانی

از ده تا دو 

خیلی خوب بود

حیف که دیرفهمیدم

فقط به جلسه اخرش رسیدم

 وقتی رفتم کنا ر دیوار جانبود 

نشستم وسط

ی خانم سن و سالدار

ازجاش بلندشد

گفت بیاجای من بشین

بچه ات اذیت میشه اینجوری

از او اصرار از من انکار

خدا بهش سلامتی بده انشاءالله 


اخرم به همه هدیه دادن


بگم که بارعایت صددرصدپروتوکلهای بهداشتی بود

من هنوز هم کروناروبه رسمیت میشناسم



افغانستان و ظریف

برخی معتقدند

ایران، افغانستان با نفت است یا بعبارت دیگر

افغانستان همان ایران است بدون نفت!!!

وجه تمایز ایران و افغانستان را فقط در نفت می بینند!!!

ایران با نفت

با دیپلماسی پرتقالی ظریف و رفقا

بدون مرد میدان

از افغانستان بدون نفت هم خطرناکتر است

اگرچه ظریف باقصد مظلوم نمایی و مبرا ساختن خود دست به تحریف بی شرمانه ی تاریخ زد

و فقط حرف زد بدون سند بدون مدرک

(درست طبق رویه ی دروغگوها)

اما این مساله را به خوبی اشکار کرد

که برای ذلتی دیگر در وین

مرد میدان باید از میدان خارج میشد

و یکی نیست به ظریف بگوید در ان یکسال و اندی که مرد میدان نبود چه ؟؟؟؟



ظریف

شما که توان محافظت از یک مصاحبه را نداری

خاک برسر ما که به تو اعتماد کنیم

افسارکارمونو بدیم دستت

ما به چیه شما اعتماد کنیم الان؟

حرفهای ضدونقیضت

یا توانمندی در حفظ محرمانه ها


تو این گرما

هوای تب کرده

زمین داغ

گندمهای تشنه

چشمهای نگران مرد خانه

هزینه های بر باد رفته

اب نبوده

اراجیف ظریفم گوش بده

نور علی نور

دارم فکر میکنم اتاقای خونه رو بدم اجاره

چطوره؟

سنخیت

استاد فرمودن

از نظر فلسفه اتفاق شانسی نداریم

تا سنخیتی وجود نداشته باشه

اتفاقی نمی افته

تا سنخیتی نباشه

شما جذب کسی نمیشی

و باهمین دو تا جمله باغچه زندگی خودتونو بیل بزنین

چندتا ادم بیخود بودن که سر راهتون سبز شدن؟

چندتا اتفاق ناخوشایند براتون افتاده؟

حالا اون سنخیت را جستجو کنید

من که دیووونه شدم


سوال

پرسید

چرا زن ان مان نباران دماغ نداشت؟

گفتم چون چندبار عمل کرد راضی نشد

باز عمل کرد و کرد تا دماغش اب شد


به ذهنم رسید

ان مان نباران

زندگی نسل امروز هست

زنشو طلاق داد

احتمالا به جای مهریه صدتا الاغ داد

اینم صدتا الاغش

اینم زن بی دماغش

بیت اخر

یعنی شما زن بی دماغ و صدتا الاغو

بزارین تو کفه ی ترازو

ببینید انصافا کدوم می ارزه؟


فراموش

ی وبلاگی بود 

قبلا میخوندمش

الان هرچی فکر میکنم

اسمش یادم نمیاد

برام خیلی جالب بود

خیلی بهش سرمیزدم 

که پستاشو بخونم

ولی

الان دچار فراموشی حاد شدم

لعنتی 


اصلا دوست ندارم بهش فکر کنم

ولی واقعا چه جوری فکر میکنه؟؟

من اصلا نمیفهمم

یه چیزایی رو بهم ربط میده

و ی چیزای عجیب غریبی میگه

انگار میخواد مثل مسیح به اسمان ها بره 

عمر جاودانه داشته باشه

و هیچ وقت نمیره!! 

اینجور ادما روزبروز زیادتر میشن

بی هنرهای مدعی

یاد ایام

دیروز درحال خوردن ساندویچ همبرگر 

یاد بوفه های دانشگاه افتادم

هر دانشکده ی بوفه داشت

که با نبود دانشجوها تعطیل شده

بوفه ی زمین شناسی رو یک زن و شوهراداره میکردن

که بچه ی کوچیکشون هم می اوردن

بعد هر دانشکده تایپ و تکثیر داشت

اوناهم... 

الان چکار می کنن؟؟؟

با این قیمتهای... 

خدایا 

داریم میریم که بشیم مثل اروپا

شبانه روز بدویم تا فقط شکممون سیرباشه

بدون توقف

بدون لحظه ای برای ایستادن و تفکر


طبیعت

آخی

درحال تعویض منزل هستند

من خونشونو خیلی دوست دارم

حیاط و باغچه و درختهای سرسبز

خداحافظ ای گلها و گیاهان سبز

ای باغچه های زیبا

چقدر از طبیعت فاصله گرفتیم

انگار تافته ی جدا بافته ی جهان خلقت هستیم

خداییش کسی هست در دامان طبیعت دلش شاد نشود؟

کاش برم عشایر بشم

حداقل یکسالی تو ایل زندگی کنم

ولی انقدر ادم بیخودی هستم

که دنبال ارزوهام نمیرم

من ی روز برم در دامان دشت و دمن

یک هفته استراحت لازم دارم برای تجدید انرژی

شلغم

اه اه

مرد انقدر بی کفایت

بی خاصیت

سر پیری ذوق میکنه که داره خونه دار میشه

منتظر ارثیه پدرخانمش بفروشن

زنش بره باسهمش خانه بخره

این اقا از مستاجری راحت بشه

این نوع مردا بدرد لای جرزم نمیخورن



ندید بدید

ای خداااااااا 

این پسر همسایه از پارسال که ازدواج کرده 

 وقتی میشینه پشت فرمون

حواسش باخودش نیست

دیشب نزدیک بود

ما رو لواشک کنه کف آسفالت

رفت جلوتر

 اصلا ماشین همسایه رو ندید

بوووووووووق

اووووووی

چته خوب

دنده عقب زیگزاگی میره 

برا زنش 

ندید بدید


اوف


بیدار شدم دیگه

شام زیاد خوردم

اسیدمعده فوران کرد

اوف

مگه میشه خوابید

پیری و هزار دردسر


چه شب سوت و کوری

جوشکاری

همین اول سال نو

خبرازدواج زد را شنیدیمو

ندانستیم که شاد گردیم یا غمگین


زد در ازدواج سختگیربود

خواهان زنی بود چندین پله بالاتر از خودش

اکنون هم زوجه اش ده سال از خودش کوچکتر است

درهرحال

زمانی از طریق واسطه ای

شنیدم که زد در جستجوی همسرمناسب است

من با شناختی که خودم از زد داشتم

ایکس را معرفی کردم

و بعدا فهمیدم که از قضای روزگار

زد خودش ایکس را میشناسد

و زمانی هم پیشنهاداتی به ایکس داده بود

و تاجایی هم پیشرفته بودند

که این وسط بر اثر اتفاقاتی که ایکس ترجیح داد

برای من آشکار نکند

میانه بهم میخورد

و ایکس همچنان چشم بر راه زد بود

و امید داشت که زد برگردد

ولی زد هیچگاه بازنگشت

و اکنون دیگر بازنخواهد گشت

و ایکس ناراحت است

و زد راعوضی نامرد خطاب می کند

البته من به ایکس گفتم حالا که زد عوضی و نامرد است

پس چه بهتر که سرنگرفت

ولی...


و  من همین دیشب که خبر ازدواج زد را به ایکس دادم

تازه فهمیدم

که روابط فی مابین ایکس و زد

فراتر از آنچه که ما میپنداشتیم 

( صرف پیشنهاد)بوده است

و شاید اگر زودتر میدانستم

کمی بیشتر پاپی زد میشدم

اما

قسمت نبود دیگر


ولی هایی هست

که نمیشود آشکار کرد


امان از شیطان 


الان دوست دارم برم توکار جوشکاری

مجردهای مناسب هم را بهم جوش بدهم

خیلی هیجان انگیز

خیلی

ولی

باز ولی

تعجبم از دخترهایی که مورد مناسب را می یابند 

اما بخاطر سختگیری در انجام مراسمات ازدواج

همچنان مجرد باقی می مانند



اسفند نودونه

ما که نه بازار رفتیم برای لباس

نه برای آجیل

ولی بچه هاخیلی دوست دارن شیرینی سنتی عیدو بخورن حتما

حالا امروز قراره بریم بازار شیرینی بخریم

نه برای شکم ها نه!

فقط برای دل بچه ها

حالا هرسال خودمون میپختیم

امسال حالش نیست

عیددیدنی هم اعلام موضع آشکار کردیم که تعطیله

یعنی ما چقدر دیگه به کرونا احترام بزاریم

سفرهم که تعطیل

اما

اما

دوتن از همسایه ها رفتند به سفر

از دیروز

یک تن دیگر از همسایه ها 

منتظر ورود فرزندان می باشد

از تهران

 گفت از فرمانداری مجوز گرفتن براشون

بهمین راحتی

حالا اینا پیرو ولایت فقیه میشن؟

همین که به جایی نمیرسیم

پیرو واقعی نیستیم دیگه

وگرنه آقا فرمودن سفر نمی روم

نمیتونست مثل هرسال بره؟؟؟

آی همه ی اونایی که مدعی ولایتمداری هستین

یکم به اعمال خود بیندیشید


خوب نرید

تا این لعنتی نابود بشه دیگه

خدایا خودت کمک کن


اسفند نودونه

پارسال این موقع ی تراکتور می امد تو کوچه ی ما

برای سمپاشی

دنبال خیاط میگشتن برای گان دوزی و ماسک دوزی

همه مشغول دوخت و دوز بودن

چه ترسی تو دلم بود

ولی الان

هیچی به هوچی


خدایا 

دل ما را بگشا

ان مرد

ان مرد بی خاصیت

که نتوانست اخلاقش را درست کند

درحالیکه مهربانی خرجی ندارد

محبت مالیات ندارد

اینک توسط خانواده اش طرد شد

بچه ها که بزرگ شده اند

زنی که از خودش درآمد دارد

خانه که متعلق به زن خانه هست

واقعا چه دلیلی باقی می ماند تابداخلاقیهای آن مرد را تحمل کنند؟؟؟

هیچ دلیلی وجود نداشت

 پس آن مردهم اکنون آویزان فامیل شده است

با اینکه یک واحد کوچک برای خودش دارد

ولی شخصیتش اجازه نمی دهد که مستقل زندگی کند

راحت تر این است که مزاحم فامیل شود و

بخورد و بخوابدو

ناهنجاریهای روانی خودش را همه جا گسترش دهد

با مظلوم نمایی جیب فامیل راخالی کند

آن مرد

دروغگو، فریبکار و ریاکار دورو

که هیچ یک از فامیل قصد ندارد 

از خواب بیدار شود

و ننگ وجود این آدم در فامیل را بپذیرد


دندونپزشکی

رفتم دندونپزشکی

دندونمو پر کرد

ولی

مشکل ی دندون دیگه هست

که نیاز به عصب کشی داره

واقعا برام مشکل

تحمل یونیت دندونپزشکی

خدایا چکار کنم

میگم اگه دردشو همینجورتحمل کنم

چی میشه؟؟


کرونا منحوس

با کرونا و دست اندرکاران ان 

با انها که نونشان در روغن کرونا سرخ میشود

با انها که از وضعیت کرونایی خروار خروار منفعت نصیبشان میشود

کاری ندارم

انقدر منحوس است

که حتی پس از بهبودی ظاهری

بدن به سلامت قبل بازنمیگردد

از گرفتن ماهیچه ها

استخوان درد و

بیماریهای قلبی تا

افت فشار و

آسیب به کلیه ها

کرونا همان ترمیناتور است

روز پدر1399

آن مرد آمد

آن مرد در باران آمد

با دست خالی 

با جیب خالی

چشم ها دوخته برزمین

خدا لعنت کند

آن مسئول بی لیاقت را

آن مدیر بی کفایت را

نه پدری باقی گذاشته است

نه روز پدری

اگ چه پدری به نان آوری خلاصه نمی شود

اما

پدرهای امروز

انسانهای بی کفایتی هستند

که خرجشان را پدرهای دیروز میدهند

و همینجور میشود که استقلال شخصیتی ندارند

محکم نیستند

پناهگاه عاطفی نیستند

امن نیستند


ما نان پس انداز پدرانمان را می خوریم

و امیدوارم بچه هایمان مثل ما نباشند

چون آنوقت ما چیزی برای حمایت از آنها نداریم



اخرین بازمانده

حاج خانم هم وفات یافت

و اینک از ساکنان قدیمی کوچه

از همسایه های همدل

از انها که چینیهای گلسرخشان زینت سفره های مهمانی های همه شان بود

فقط یکنفرمانده است

و نمیدانم چقدر برایش سخت است

تحمل دیوار هایی که

 پشت آن دیگر هیچ سایه ی اشنایی برای یکی شدن باقی نمانده است

دیوارها هم غریبه میشوند

گذر از آن کوچه برایش حتما سخت است

انجا که دیگر 

هیچ آشنایی در آن نفس نمی کشد

همه خاطره شده اند

و همه خدابیامرز



صاحبخانه های قدیم که رفتند

خانه های قدیمیشان هم جدید شد

بدست همین مهندسان جدید

که مدرن شده اند

و معماری نسل قبلیشان را نمیشناسند

و امروز هم روزشان است

دوستان مهندس روزتان گرامی باد

اوووه

دندان گرامی

سکته کردومجددا فروریخت در دهان مبارک

کمبود شدید کلسیم پیدا کردم

یعنی وسط این همه بدوبدوی اخرسال و کرونا

من باز باید برم دندونپزشکی!!!

باورم نمیشه

از صبح غصه خوردم انقدر

کلا ی گوشه کز کرده بودم

زانوی غم در بغل

اعصاب خورد

اخلاق تند

رفتار آتشی

کسی نیاد طرفم که شه بانو ناراحت است

البته یخورده هم درد می کنه

مشکل من خیلی بزرگتر از این

ی دندون دیگه هم عمیقا خرابه

تصمیم داشتم تحملش کنم و نرم دندونپزشکی

اما الان باید برم

اوووووف

یعنی چندتومن میشه؟

اوه

زنگ زده می گه فاکتورو به من دادی؟

میگم فاکتور دست من نبود

میگه به کی دادیش؟

میگم فاکتور دست من نبود اصلا

میگه دادی به ایکس، ندیدی کجا گذاشت؟

میگم فاکتور دست من نبود که

میگه پس به من ندادی دیگه!!!

و ادامه میده

پس بردار بیارش!!!

ووووووووووی 

فاکتور دست من نیست ایها الناس

زد  رفته خرید فاکتور دستش بود من دیدم که داشت می اورد که تحویل شما بده

میگه پس زنگش بزن بپرس به کی داده بعد زنگ بزن به من بگو

گفتم خوب خودت زنگ بزن بپرس، من این وسط هیچ کاره ام

بعد میگه ی دقیقه صبرکن

اهان اینجاست!!!!!



کرونا کرونا کرونا کرونا

شوهر مسافرکشش

از کرونا جان باخت

او ماندودوبچه و خانه ی استیجاری و دستهای خالی

کاش جامعه مان انقدر سیستماتیک بود

که این زن دستهایش خالی نمی ماند

بچه هایش دست نگاه کن فامیل نمی شدند

انگار همه مان باجادویی فلج کننده سحر شده ایم

فقط می دویم برای خودمان

قطره هایی هستیم که انگار هیچوقت قرار نیست

جمع بشویمودریایی باشیم


چشمهایم درد می کند

خسته ام

خوابم می اید

خانه ام گرم است

رختخوابم نرم است

اما زبانم به کامم چسبیده است

به شکر نمی چرخد

ای داد

حالا من زیاد ربطی به علی انصاریان و میناوند نداشتم

ولی غم انگیز بود رفتنشون

اینا که ورزشکاربودن

بدنشون باید از بقیه قوی ترباشه

این کرونا چیه؟؟

ما کی هستیم که بهش محل نمیزاریم

کرونا

گفت آدم ده بار زایمان کند، یکساعت کرونا را تحمل نکند

و این را ادمی می گوید که سخت زا بوده است!!!

و مصیبت تحمل کرونا خیلی سخت است

دخترخاله میگفت هرساعت یکبار اضراییل را ملاقات می کرده است

اشهدش را میخوانده ودسربربالش می گذاشته

خلاصه اینکه 

کرونا هست

ان را جدی بگیرید

دعای هفتم صحیفه فراموش نشود


عقل از من برد و 

دست از من بر نمیدارد

همین منحوس نام آور

همین ویروس بی صاحب

کویدنوزده ی بی مرز

تحصیل

بعد از چهارده سال

بالاخره دیپلمش را اخذ نمود

و این اخذ نمودن خیلی خیلی سخت بود

باتبصره و سفارش و... 

به جایی رسیده ایم

که هیچ انگیزه ای برای خواندن درس وجود ندارد

و سیستم اموزشی بدنبال دانش اموز هی کش می ایدو

مطابق با دانش اموزتغییروضعیت میدهد.

تاالنهایه

فرد قبول شود!!!

و وارد دانشگاه پیام نور شود

و بعد از چندسال لیسانس بگیرد و

بشود مدعی شغل ابرومند 


و این روضه ی تکراری است

دهه ی شصتیها و سوختگی


راه

دوست دارم این روزها بگذرند و تمام شود

دوست دارم همه ی همه ی کتابهایم را از خودم دور کنم

بزارم سرکوچه تا نان خشکی انها را ببرد

لوسترها را باز کردم

بنظرم سقف یکدست سفید قشنگ تر است

نمیدانم چه جور ادمی بودم که دنبال لوستر از این مغازه به ان مغازه سر میزدم

چقدر پوچ بودم

دلم خدا را می خواهد

اما کوچک تر از ان است که به خدا برسد



رفت رفتند نرفتم

سال گذشته بود

یاقبلترش بود

نمیدونم

ولی به هرحال

چندماهی رفته بود برای بازسازی عتبات

خودش برادرش پسرداییش

هم صفا بود هم عشق

خدایا خودت جواب بده

ایا بنده چنین امکانی دارم؟


خدایا خودت که می بینی

زندگی هرروز سختتر میشود

ادمها هرروز بیشتر و بیشتر از هم دور میشوند

هر یک جمله ای که گفته می شود

سه چهارجمله شرح و تفسیر نیاز دارد

چرا بعضیها انقدر عوضی اند

یا من عوضی ام

ادم از خودم رک و راست تر سراغ ندارم

نمیدانم باز این کافران چرا مرا به کیش خود پنداشته و

برای حرفهای من منظورمنفی و برداشت غلط میگذارند

منظورت این بود

من کی اینو گفتم؟؟؟

بعد ی جمله ی نامربوط می گه

همون موقع که گفتی....


وای خدااااااااا

چکار کنم؟


اطرافم پر شده است از انسانهایی

که مدام در حال حمله کردن کلامی هستن


هل من ناصرا ینصرنی؟


کرونا کرونا

اینکه کرونا 

بالاخره قسمت ما شد

هیچگونه ارتباطی به شما ندارد

البته قبلا هم در فامیل داشتیمو کشته هم دادیم

اما اینکه شوهرعمه از کرونا بمیرد

خیلی فرق دارد با اینکه

عزیزان ادم مبتلا باشند

از انجا که جامعه مانند کشتی است

که همه بر روی ان موج سواری می کنند

گفتم تا بدانید

کرونا هست

البته به قول دکتر

کرونا مودب است

از هرخانواده یکنفر را باقی می گذارد

تا از بیماران پذیرایی کند

ان یک نفر من نیستم

من هم کرونا ندارم

اما اینکه عزیزان ادم کرونا گرفته باشند

و چون ماهی بیرون از تنگ اب

نفس نفس بزنند

اینکه تو مجبور باشی بیرون بیرون گود بایستی

و به عزیز نیمه جانت التماس کنی

که کرونا را لنگش کند

خیلی خیلی سخت است

و چه مرض پرهزینه ای 

برای شفای تمام بیماران دعا کنید

قبل از آن یا احتیاج کسی را برآورده کنید

یا از یکی از خواسته های نفسانیتان بگذرید

تا دعایتان پر پرواز بگیرد

برای رسیدن به آسمانها


همه اش فکر میکنم

ان که ماشین ندارد چگونه بیمار کرونایی را دکتر میبرد؟

سی تی اسکن می برد؟

دارو میخرد؟

بیمار را تقویت می کند؟

خدایا

خودت هوای ما زمینیها را داشته باش

اگرچه ما نه هوای زمین را داشتیم

نه هوای خودمان را 

روزمرگی

از بی تفاوتیش ناراحت شدم

وگرنه نباید از کسی توقعی داشت

خوبه پسرش هنوز مجرده

شش دنگ حواسش به پدرومادرش هست

اگر اینم زن داشت

زنش نمیزاشت

شوهرش بیست و چهارساعت 

پیش دوتا کرونایی باشه

واقعا ازدواج های این روزگار

ادمو از خط مستقیم خارج می کنه

بیشتر انگار وبال ادم میشه تا باعث رشد و سعادت